مجموعه داستان گلبهار سال 1402در 128 صفحه به چاپ رسید. این مجموعه شامل 16داستان کوتاه با نامهای (امانت، غم نان، صدای ناقوس، مهتاب، حکمت، درد ناگفتنی، نزن...دیونه منم، خانهی وهمآلود، گلبهار، سهسوته، ترس، چشم به راه، درخت نارنج، خروج، سلطان) میباشد.
غم نان که برگزیده فراخوان مجله موفقیت هم میباشد درباره مرد مسنی به اسم مشرحیم است که در خانه محقری در جنوب تهران زندگی میکند. او از راه دستفروشی گذران عمر میکند. یک روز که کنار خیابان مثل همیشه بساط خود را پهن میکند، با تندخویی مرد چهارشانه بیسیم به دست مواجهه میشود. مامور سد معبر بعد از کلی توهین و تحقیر...،
داستان دیگر این مجموعه، دردناگفتنی درمورد زن جوان حسابداری است که به تازگی رازی را درمورد تمایلات جنسیاش کشف کرده و نمیداند چطور درموردش با نامزد عاشقپیشه و خانوادهاش درمیان بگذارد.
داستان دیگر این مجموعه، خانهی وهمآلود نام دارد که درباره مادر دو قلوهای زیبایی است که از بدو ورودشان به خانه جدید بدنش کبود و رد چنگ و شلاق روی پوست سفیدش به چشم می خورد و احساس میکند به تسخیر جن و ارواح خبیثه درآمده است.
و اما داستان عاشقی گلبهار و رحیم در یکی از روستاهای ابیانه که نام کتاب هم بر گرفته از این داستان است.سن ختام این مجموعه،سلطان نام دارد. یکی از شخصیت های این داستان، زنی است که به همسری مرد متاهلی درآمده و با بازگشت مرد به زن اول، فرزند مشترکش با مرد را به قتل می رساند.
نظرات
0