گلچینی از فرهیختگان عرصه اطلاع رسانی بوده که در توسعه آگاهی عمومی ایفای نقش می نمایند
اخبار فوری
آخرین اخبار
در جهان امروز زنان جایگاه خوبی دارند، هم دوش مردان می نویسند
گفتگو با سر کار خانم نسرین صومعه، نویسنده و مدیر مدرسه ای که برای دلخوشی دانش آموزانش در باغچه مدرسه سیر می کارد و کشک بادمجان درست می کند.

بیوگرافی از خودتان بگویید؟ نسرین صومعه اسمم به نام گل نسرین است متولد سال  ۱۳۵۱هستم .  اردیبهشت ماهی هستم اردیبهشت  را خیلی دوست دارم در ۲۸ این ماه بدنیا آمدم در ۲۱این ماه ازدواج کردم و۱۲اردیبهشت روز معلم است اردیبهشت ماه من است . در شهر تهران متولد  بزرگ شدم و دانشگاه رفتم مدرک تحصیلی  کارشناسی ارشد رشته تحقیقات آموزشی دارم .   مقاله isiومقاله داخلی دارم . بعد ازدواج ام ساکن شهریار شدم .توی این شهر به دانش آموزان  درس دادم بعدهم رفتم توی حیاط مدرسه مواظبشان بودم .بعدهم مدیر مدرسه شدم .بیست سالی  مدیر مدرسه هستم بیشتر سال های خدمتم در آموزش و پرورش را مدیر بودم چند سالی را هم در اداره نهضت سواد آموزی گذراندم که دستاورد های داشتم یکی از دستاورد های من نوشتن کتابی برای افراد کم سواد بود کتابی در مورد بیماری های زنان ساده نویسی کردم تا افراد بزرگسال با سواد کم بتوانند از مطالب کتاب استفاده کنند.کمک می کند تا رو خوانی .سواد خواندن نوشتن آنها قوی تر بشود   .مدتی هم به عنوان کارشناس امور  فرهنگی  در کنار کارشناسی  معاونت آموزشی منصوب شدم توفیقی  حاصل شد با نشریات متفاوت از جمله پانا 
 ایرنا . فارس و.‌‌.. خبرهای اداره را منتقل ونشر و چاپ کنم .در زمان فراغت  بافتنی می بافم بافتنی را از مادر خدا بیامرزم یاد گرفتم در ساعات بیکاریم حسابی وقتم را پر می کند به من آرامش می دهد .به گل و گیاه حسابی علاقه دارم . تراس خونه مان پراز انواع گل و گیاه می باشد . از بو و رنگ گل ها مست می شوید  .همزمان با آغاز کلاس نویسندگی ام در  آل جلال  تعدادی برگ بنفش آفریقایی راقلمه زدم هم اکنون تعداد زیادی بنفش آفریقایی دارم وداستان کوتاهی  که چاپ شده .از همه اینها مهمتر مادر دوتا دختر  به نام های  ستایش وپرستش هستم .همسر مردی  صبورروهمراه.

ازچند سالگی شروع به نوشتن کردید ؟ گوش دادن به قصه خواندن کتاب از زمانی که مدرسه نمی رفتم شروع شد . همیشه کتاب می خریدم تا الان که بزرگ شدم .باسواد که شدم کتاب می خریدم می خواندم کلاس سوم ابتدایی که بودم  کتابهای برجسته  تازه به بازار آمده  بود. آرزوی من درست کردن کتاب برجسته بود داستانی کودکانه نوشتم .  کتاب  برجسته ای را روی دفتر نقاشی طراحی کردم . این کتاب را  توی جعبه یاد گاری  هایم نگه داشتم. اما به طور حرفه ای کاملا جدی   زیر نظر استاد  بزرگوار  جناب جزینی حول و هوش هشت سالی است داستان کوتاه می نویسم.

ایده چطور به ذهنتان می آید؟ گاهی با  خوردن طعمی  آشنا .بوی که به مشام می رسد . خاطره ی .دیدن صحنه ای .گاهی ایده ها را تنها در ذهنم می سازم.

چه مدت قبل از نوشتن هر کتاب تحقیق می کنید ؟ بستگی به موضوع دارد .اگر موضوع نیازمند تحقیق باشد قطعا یکسال بیشتر یا کمتر زمان برای بررسی لازم دارد موضوعی هم احتیاج به تحقیق ندارد چند نکته  گنگ ومبهم دارد که با توضیحاتی در طی نوشتن برطرف می شود.

اولین مشوق شما برای نوشتن کی بوده ؟ مادرم با خریدن کتاب خواندن آنها شوق خواندن  را درمن  ایجاد کرد خواندن وگوش دادن به کتابها باعث علاقه مندی من به نوشتن شد . دوتا دختر نازنینم اولین شنونده های داستان های من هستند.

ترجیح میدهید رئال بنویسید یا زاییده ذهن خودتان باشد ؟ رئال را با زایید های ذهن خودم آمیخته و چیزی در مرز واقعیت و خیال  متولد می شود .

 آیا برای نوشتن ساعات یا عادت  خاصی دارید؟  معمولا با خودکار آبی در نیمه های شب می نویسم .موقع نوشتن هر چی که به ذهنم می رسد می نویسم کاملا رها وبی پروا .

اگر بخواهید یک جمله پیشنهاد یا اصلا حرفی به علاقمند ی به نوشتن بزنید اون چیه ؟ نوشتن کار ساده ای نیست دیده شدن راهی دشوارتر وسخت تر .نتایج حاصل از نوشتن طی سال های طولانی بدست می آید .باید در نوشتن صبور بود وهمت بالا  داشت از ترس دیده نشدن خوانده نشدن قلمتان را کنار نگذارید .در نوشتن تمامی حجاب ها را کنار بزارید بدون کنترل کردن ذهنتان کاملا رها شوید ‌. آنوقت قلمتان را بدست بگیرید وبنویسید.

شما به عنوان یک بانویی نویسنده وکسی که در پایتخت این کشور زندگی می کنید نقش و جایگاه زن رو  در ادبیات معاصر چگونه ارزیابی می کنید ؟ در گذشته زنان سواد نداشتند قطعا قلمی هم به دست نمی گرفتند خواننده هم نداشتند اما در جهان امروز زنان جایگاه خوبی دارند هم دوش مردان می نویسند در جشنواره ها و مسابقات شرکت می کنند جوایز ومقام بدست می آورند.

 به عنوان مدیر مدرسه چه اقداماتی برای علاقمند کردن دانش آموزان به کتاب و کتابخوانی انجام دادید؟با کتابخانه شهرستان شهریار هماهنگ کردم یک کتابخانه سیار  کامیونی که پشت آن کتابخانه است مربوط به یار مهربان می‌باشد هر هفته به مدرسه می آید دانش آموز آن کتاب می گیرند . تحویل می دهند.عضو کتابخانه می شوند .در کنار کتابخانه سیار هر کلاس یک کتابخانه کلاسی دارد  در کمد ی که داخل کلاس نصب است  کتابخانه ی تشکیل شده است ‌در زنگ ورزش وبیکاری کتاب امانت می برند . یک کتابخانه ثابت در کمدی که گوشه دفتر مدیر هست  با ۴۰۰جلد کتاب که از کتابخانه ی مر کزی  کتابخانه فرحزاد تهیه گردیده تجهیز شده هر زنگ تفریح سه تا از دانش آموزان پایه های بالاتر مسئوول تحویل کتاب وثبت نام اعضا ی جدید هستند .در زنگ های تفریح صف طولانی وطویل از دانش آموزان برای امانت گرفتن کتاب در داخل دفتر تشکیل می شود .  دعوت از اساتید برای آموزش قصه گویی نویسندگی.  تجلیل و بزرگداشت هفته کتاب کتابخوانی با حضور اعضا ومسئوولین کتاب خانه شهرستان شهریار

با زنگ داستان در مدارس موافق هستید ؟ بله کاملا موافق هستم.باعث ارتقا ئ و آشنایی دانش آموزان می گردد و ارتباط آنها را با کتاب و کتاب خوانی قوی تر وپر رنگتر می کند .خودم دانش آموزان  مستعد و علاقمند را به کلاس های نویسندگی  راهنمایی کردم یکی از دانش آموزان مدرسه کتابی نوشته وچاپ کرده .

درس و معلم انشا را در مدرسه چقدر مهم و ارزشمند می دانید ؟ اولین بار ساعت انشا در مدرسه انشایی رابا موضوع کودکان فلسطینی خواندم زمانی که می خواندم سکوت برقرار بود بعد از اینکه انشا یم تمام شد.معلم کلاس سومم خانم نبعی شروع کرد به دست زدن کل کلاس هم برای من دست زدن زمانیکه با خودکار قرمز نمره بیست داد از خوشحالی توی پوست خودم نمی گنجیدم .هنوز طعم این خوشحالی را بعد سالها در تمام وجودم احساس می کنم .از آن زمان به بعد تصمیم گرفتم نویسنده بشوم . در زنگ انشا دانش آموزان می توانند با ذهنی باز رها وآزاد بنویسند وهفته گذشته در نبود یکی از معلم هایم توفیقی حاصل شد در زنگ انشا سر کلاس بروم  موضوع انشا «مدرسه دلخواهتان چه جوری می تواند باشد؟ » نوشتند رها وآزاد هر چی دلشان  می  خواستن، نوشتند من هم یکسری از حرف هایش را گوش کردم .مثلا :خانم ما رو به فیلم بچه زرنگ در سینمای اندیشه  ببرید .بردم .رفتیم باهم فیلم دیدیم .در ورود به مدرسه را رنگ یاسی کنید،  منهم رنگ یاسی کردم . باغچه مدرسه سیر بکاریم بعد باهاش کشک بادمجان درست کنیم بخوریم گفتم چشم . بازارچه توی مدرسه راه بندازیم از کارهای که خودمون درست کردیم بفروشیم .گفتم چشم نمایشگاه راه انداختم . با هم  بریم فروشگاه خرید کنیم باهم رفتیم از فروشگاه خرید کردیم .کلی کیف کردیم.

 

شناسه خبر : 14410
تاریخ : 1402/12/22 07:59:25
لینک خبر :  https://daryaaknar.ir/sl/YH44NB
نویسنده خبر :
X

🔶نرگس جودکی
🔹کارشناسی حقوق
 🔹نویسنده
🔹کسب مقام دوم فراخوان توتم و
داستان برگزیده فراخوان نامه گشوده و در حال چاپ در مجموعه مشترک 
🔹برگزیده دوره اول جشنواره مانا وفراخوان ذکر خیر 
🔹برگزیده پنج مرحله فراخوان مجله موفقیت وکسب مقام اول وچاپ هر پنج داستانک در مجله موفقیت
🔹کسب مقام در جشنواره یوسف
🔹کسب مقام اول داستان انقلابی استان البرز
🔹کسب مقام دوم در جشنواره ملی ملک الموت
🔹کسب مقام دوم در جشنواره ملی تحریر خیال
🔹کسب مقام اول در جشنواره ملی ذهن زرین
🔹کسب مقام دوم در جشنواره دلنوشته ای به سردار استان البرز واستان مرکزی و رادیو جوان
🔹عضو انجمن ادبی وهیت مدیره عصر جدید هشتگرد
🔹عضو انجمن ادبی سیمرغ و انجمن ادبی البرز
🔹کسب مقام دوم روایت عاشورایی از نهاد کتابخانه ها
🔹کسب مقام در چند نقد داستان کوتاه ودو کتاب ستاره ها می میرند و شهید مسیحی

 
 
برچسب ها #دریا کنار #یار مهربان #کتابخانه فرحزاد #شهریار

نظرات

0
دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد. پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.