خورشیدماندگار(نخستین گزینهی شعری مریم سپهر)، امروز چاپ و منتشر شد
نخستین گزینهی شعری بانو (مریم سپهر) با عنوان(خورشیدماندگار) امروز از سوی واحد انتشاراتی سبزمنش و نشر زرین مهر در تهران تنپوش چاپ بهتن کرد و راهی بازار کتاب شد.
به گزارش دریاکنار: این گزینهی شعری با سخن سبزمنش آغاز شده و در کنار سخن شاعر، تقریظی از فرامرز عرب عامری و احمدشاه رفیقی را با خود دارد.
این کتاب که حاوی 134 پارچه غزل میباشد در 154 برگ با ویراستاری محترم میرویس هروی و طرح جلد آقای عبدالله نیازی، بعد از طی مراحل قانونی و گرفتن شابک بین المللی، رده بندی کنگره، رده بندی دیویی و شماره کتابشناسیملی، در قالب غزل با محتویات(اجتماعی و عاشقانه) که رنگوبوی زنانگی و دفاع از ارزشهای والای زنان در آن آشکار است، اقبال چاپ یافته و نخستین گام های شاعر را در حوزه شعر و ادبیات به نمایش میگذارد که سخن سبزمنشرا در مورد این گزینه، با دو نمونه شعر اینجا باز نشرمینماییم:
بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش به عنوان یک نهادِ مستقلِ فرهنگی و جهان شمول به قول پروفسور سید حسن امین: به پایمردی و درایت مؤسس و دبیرکل اجرایی آن(محترم الحاج دکتر بسمالله شریفی، شهروند شرافتمند، حقوقدان و شاعر افغانستانی) با رویکرد فرهنگی- ارزشی، اواخر سال 1394 خورشیدی در افغانستان تاسیس شده و اکنون از اثر تلاشهای مؤثر دوستداران سبزمنش از حوزه ملی افغانستان به 27 کشور دنیا توسعه و گسترش یافته است.
بنیاد جهانی سبزمنش با درک رسالت فرهنگی و ارزشی؛ متعهد به تشویق و رشد شخصیتهای فرهنگی بوده، میکوشد با نشر آثار مفید، مؤثر و مورد نیاز جامعه به ویژه شعر و ادبیات، سهمی هرچند اندک در آگاهی بخشی، توسعهی فکر، معنویت، فرهنگ، ادب و معرفت انسانی ایفا نماید.
واحد انتشاراتی بنیاد جهانی سبزمنش افتخار دارد که گزینه غزلهای بانوی فرهیخته و پرتلاش(ماریامیری سادات مشهور به مریم سپهر، عضو فعال بنیاد جهانی سبزمنش) را پیشکش شما عزیزان مینماید.
بانو سپهر، به عنوان فعال مدنی و عضو نهاد جوانان افغانستان، متولد کابل بوده و سند کارشناسی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دارد. دو سال به صفت آموزگار تجوید در دارالحفاظ هرات ایفای وظیفه نموده است و و اکنون در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک فعال فرهنگی مشغول همکاری با بنیاد جهانی سبزمنش، طراحی لباس و سرایش شعر میباشد. نمونه های شعری:
فضای نو بـهـار و سبز و رنگین است آزادی
چــه طعمی دارد و بسیار شیـرین است آزادی
غـلامی تا بـه کی، برخیز در سنگر عبادت کن
کـه بـر آزادگان ایمان و هم دین است آزادی
کنون که هیچ کس را نیست امکان چرا گفتن
کـدامین قـریـه آزاد و کـدامین است آزادی؟
تعصب میزنــد مــوج از دهـان بـردگـان اما
علم بـردار عشق و جشن گلچین است آزادی
بـه پا و دست او همواره زنجیر است، میگویم
هميشه بــرده ميباشم اگــر اين است آزادی
یقین دارم کــه بعد از سالهــای دور میآید
اگــر آیینه یا عشق است و نفرین است آزادی
زن
عطر عشق و نکهت گلهـا زن است
بــاعـث آرامــش دنــیــا زن است
رنـگ بـویِ زنـدگی در چشم اوست
بـیگمان شان و فـرِ اینجا زن است
روی زن مـهـتـاب و قلبش بیکـران
لاله روی دامــن صـحــرا زن است
در مـیــان شعرهـای مــانـــدگـار
بیت شیرین، بیت بیهمتـا زن است
سیر افــکـارِ بـلـندش سهل نیست
معنی عشقِ فـلـکپـیـمـا زن است
نیست مـانندش در ایــن دنیا، قسم
بـا ظـرافت، نازک و زیـبـا زن است
زنـدگی گیر است دیـگـر، در جهان
تا زناست و تا زناست و تا زن است
نظرات
0