خودتان را معرفی نمایید
ب نام خالق زیباییها که هر چه داریم از اوست
فاطمه واشانی هستم از شهر زیبا و خوش آب و هوای هزار چشمه خرم آباد دراستان لرستان .
بنده ،نویسنده و مؤلف در زمینه رفع شک و شبهه از قرآن کریم و تاریخ مذهبی اسلامی و ادیان و همچنین تالیفی اجمالی از علم نجوم و کیهان و زمین و شاهکارهای عاشقانه خالق هستی از ازل تا به امروز ... هستم
و در آبان ماه 1403در گروه نخبگان و استعداد های برتر که در خصوص تٱلیف و نویسندگی بود در همایشی که در تهران با حضور اساتید و مدیران و معاونین محترم کل کشور بمناسبت هفته کتاب برگزار شد ، با چندی تن از استعدادهای برتر لرستانی ، با افتخار رتبه اول کشوری را کسب کردیم .
...................
لطفٱ در باره چگونگی علاقه و پرداختن به رفع شک و شبهه های دینی مذهبی برایمان توضیح دهید؟
بنده وقتی می دیدم و میشنیدم که بسیاری از جوانان امروزی ،دین زده شده و به خداناوری رسیده اند و منکر پیامبران و معصومین هستند بشدت آرزده خاطر میشدم ، تصمیم گرفتم برای جوانان خانواده ، مطالب مفید و آموزنده قرآنی و احادیثی جمع آوری کنم و اشکالاتی ک در ذهن پرورش میدهند را برطرف کنم تا اینکه شبی در عالم خواب و رؤیا ، رسالتی ب بنده داده شد ک لوحی ارزشمند، مانند کتاب از جنس طلا و نقره حکاکی شده بود که برای مطالعه آن، باید با کلید مخصوص گشوده میشد که مطالب آن لوح را من نوشته بودم .پس از مدتی ، شروع کردم ب تفکیک مطالب با عنوانهای مختلف و مرتبط با مقاله ها ، اولین کتاب خود را با موفقیت بچاپ رساندم که باز هم در عالم رؤیا ، شخصی از بستگان ، کتابم را در صندوق شیشه ای در خانه خدا میبیند که آن خواب هم برای من یک انگیزه و انرژی مضاعف ب همراه داشت و کارم را ادامه دادم .
از چه زمانی به کتابهای دینی و قرآنی علاقمند شدید؟
بنده از همان کودکی، تقریبٱ فکر کنم کلاس اول ابتدایی بودم که از مادر بزرگم میخواستم ب من نماز خواندن یاد بدهد خدا همه اموات را قرین آرامش قرار دهد، مادر بزرگم نقش مؤثری در یاد گیری نمازم داشت و صدای اذان و صوت قرآن را دوست میداشتم .
کلاس پنجم ابتدایی و دوران راهنمایی در مسجد محله در کلاسهای قرآن شرکت میکردم و کلاس اول راهنمایی در مسابقات قرآنی ، استانی، موفق ب دریافت جایزه شدم ، یکی جوایزم ، کتابی به نام خودسازی بود .
کلاس پنجم ابتدایی ، در آغاز سال تحصیلی ،چند ماه اول معلم دینی و قرٱن نداشتیم و من معلم دینی و قرٱن کلاس بودم و پس از گذشت
سالیان ،هنوز هم از این بابت بسیار خرسندم و به خود میبالم.
در زمینه نویسندگی چقدر پیشرفت کاری داشته اید؟
بحمدالله ، پیشرفتهای چشمگیری داشته ام و هشت کتاب با عنوانهای مختلف با تعداد صفحات 400و 500صفحه ای بچاپ رسانده ام
........
کتابهایتان را معرفی میفرمایید؟
بله با دیده منت
اولین کتابم ، با نام (شهریار خفته در خون) با موضوع؛ زندگینامه، تولد ، حماسه و شهادت ابا عبدالله الحسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و حضرت زینب (س) و دوستان و دشمان این عزیزان که از آغاز تا انتها ، رفع شک و شبهه کردم .
.......
دومین کتابم با نام (عشق یا برهوت قلب ؟!) است که در باره خودسازی میباشد ، و حلال و حرامها همراه با توصیه های قرآنی و مهر تٱیید پزشکی بر این توصیه ها، ک باز هم رفع شبهه هستند .
..........
کتاب سه جلدی (عاشقانه ترین شاهکار ، عاشقانه ترین دراماتیک، عاشقانه ترین روایت ) توضیحاتی در خصوص قرآن کریم و هدف از وحی آیه های این کتاب، و همچنین آفرینش زمین و خلقت انسان و تمام قصص قرٱنی در باره ادیان و پیامبران و همچنین حضرت زرتشت و کوروش کبیر میباشد.
..............
کتاب (ناقوس عشق در محضر کبریا )موضوع؛ شرح وجود نازنین صاحب الزمان از تولد تا
ظهور و رویدادهای اخر الزمان
............
کتاب (همای مستان در رستاخیز ) موضوع ؛زندگی پس از مرگ و عالم دوزخ و حسابرسی در قیامت.
.........
و هشتمین کتاب با نام(عشق لا یتناهی در عالم جبروت)با موضوع؛علمی؛ در رابطه با جهان و کیهان و عظمت پروردگار
و همچنین معرفی خدای مهربان در حد ذهن محدود و معیوب ما .
کتاب شهریار خفته در خون و کتاب عشق یا برهوت قلب در انتشارات اردیبهشت جانان خرم آباد تٱیید و به چاپ رسیدند ، و شش جلد بعدی در حوزه بین المللی مشق مجوز گرفتند .
چرا کلمه عشق در همه کتابهایت ب چشم میخورد؟
عشق اسطرلاب اسرار خداست
من اختیار خود را تسلیم عشق کردم همچون زمام اشتر بر دست ساربانان
انسان با عشق متولد میشود و واژه عشق حقیقی فقط متعلق به خدای حقیقی است ،و من واقعٱ این واژه را بسیار دوست میدارم.
خداوند عاشق است، من و ما معشوق اوییم و اوست که در گوش ما سخنهای نهان خواهد گفت...
عشق دقیقٱ همان چیزیست ک ما را ساخته است و عامل اصلی خلقت همان عشق است پس قطعٱ عشق آمدنی و ذاتی است.
خداوند برای آفرینش انسان به خود آفرین گفت و ما را اشرف مخلوقات قرار داد ، این یعنی عشق خداوند ب انسان ....
فتبارک الله احسن الخالقین ..
جناب حافظ ره میفرماید؛
در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رُخَت دید مَلَک عشق نداشت
عینِ آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگَهِ راز
دست غیب آمد و بر سینهٔ نامحرم زد
الهی بینایی ده تا در چاه خیال نیفتیم.
آیا صحبتی برای مخاطبین خود دارید ؟
بله
روی سخنم با عزیزانی ک صفحه مرا میخوانند؛
بیرون ز تو نیست هرآنچه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
باید در مسیر سخت و در عین حال ،شیرین زندگی ، علاوه بر خودسازی ، خودشناسی و خدا شناسی ، چراغی باشیم برای راه کسانی ک در تاریکی قدم بر می دارند .
بنده، شاید بارها و بارها در زندگی شخصی خود شکست خوردم ، و مثل همه انسانها ، با مشکلات سخت و جانفرسای زندگی روبرو شدم ، و به یک باره خود را هیچ و پوچ یافتم، اما با تمام دردها و زخمهایی ک بر جسم و روحم نشسته بود ، با طلوع صبحی دیگر ،از خداوند سبحان جانی دوباره دریافت کردم .پس زندگی را از نو شروع کردم . چرا ک میدانستم خداهست ... پس نباید تسلیم تلاطمهای زندگی شوم .
بر میخیزم و به زندگی ادامه میدهم و حقم را از زندگی میگیرم چون من یکبار متولد شدم و باید عشق عاشق را(عشق الهی)ک ب من عطا کرده، دریافت کنم و عشق هدیه دهم .عشق مظهر و چشمه سار زندگیست عشق آغاز تازگی و تابندگیست.
همانند یک ققنوس...
همانطور ک گفته شده؛
ققنوس نمادعقلِ کل،عقلی الهی...
در حقیقت در این راه سخت و طاقت فرسا میبایست از وسوسه اضداد و میل به کثرت ِخود بگذریم، تا به حاق ِحقیقت برسیم.
مانندققنوسی ک در آتش مبسوزد و خاکستر میشود اما از همان خاکستر دوباره ققنوسی دیگر متولد میشود
بله، سوختن و خاکستر شدن و تنها شدن و تنها ماندن در سفر زندگی، اجتناب ناپذیر و طبیعی است ولی باید با تمام رنجها ، زخمها و اشکها دوباره متولد شد و ادامه داد زیرا هیچ کسی جز خالق یکتا و تلاشهای فردی ، نمیتواند ما را خوشحال کند و ما را به کمال برساند .
بقول مولانایِ جان:حاصل عمرم سه سخن بیش نیست؛
خام بدم، پخته شدم، سوختم.
و در نهایت میخواهم به خدای خود بگویم ...
با تمام وجود بگویم ..
ای جان لایتناهی ، ای عشق قلبم ، عاشقانه عاشقت هستم ، و عاشقانه دوستت دارم .
معبود من، تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
از شما بزرگواران بابت این مصاحبه و معرفی بنده ، کمال تشکر را دارم و برایتان نور را از آن کریم و یگانه مطلق خواهانم .
نظرات
0