اذان شعر
من با وضو از شعر چشمانت سرودم
با بیت چشمانت غزل شد تار و پودم
از ریشه ی عشق تو شیطانم فراری ست
من آدم حّوای غیر از تو نبودم
یک شب که در قلبم تو را احساس کردم
چون ماه تابیدی به دریای وجودم
فرصت ندادم سهم یک بیگانه باشی
سارق شدم و قلب داغت را ربودم
آیینه وار از دیدنت سرشارم اما
هر کس نگاهش سمت تو باشد حسودم
این ماجرای عشق خود پر رمز و رازست
گاهی چنان پر رونقم گاهی رکودم
در کودکی عاشق شدن را لمس کردم
من با اذان شعر چشمم را گشودم
عاشق ترین شاعر خدا بوده و لا غیر
بر مهر ایمان خدا بوده سجودم
جلال چراغی
خدمات ما شامل چاپ کتابهای شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایاننامه به کتاب است. شما هم اگر رویایی در سر دارید، با ما در تماس باشید:
09191570936
09393353009
https://hozeyemashgh.ir
انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی
نظرات
0