صبح نو نوشت: موضوعی که ماهها درباره آن بحث و جدل وجود داشت و عملا میرکاظمی بهعنوان نیروی مطلوب جبهه نزدیک به پایداری، نتوانست تا پایان همراه دولت بماند. انتقادات به عملکرد میرکاظمی در زمان تصویب بودجه مجلس برای سال 1402، بیشتر خودش را نشان داد؛ چراکه بسیاری از نمایندگان معتقد بودند او اهمیت چندانی برای مطالبات معیشتی قائل نیست. البته انتقادات نمایندگان تنها به عدهای قلیل محدود نمیشد و در جایی صدای قالیباف، رئیس مجلس هم بلند شد و خطاب به میرکاظمی گفت که آقای میرکاظمی هر درآمدی جای خود باید هزینه شود و شما به جای ۳۲ همت، ۱۹ همت برای اشتغال تخصیص دادید و قصد ما این نیست از معیشت بزنید و به اشتغال بدهید. در این شرایط اگرچه برخی بیماری اخیر میرکاظمی را که در این یکساله شدت گرفته، در استعفاهای مکرر او موثر میدانستند اما عدم ارتباط مناسب وی با دیگر وزارتخانهها در تخصیص بودجه، علت مهمی در برکناری او بهشمار میآید. ضعفی که در سال گذشته منجر به مشکلات مدیریتی در پرداخت حقوق فرهنگیان شد و طبیعی است که تیر ترکش آن اتفاقات، تنها متوجه وزیر آموزش و پرورش نباشد و سازمان برنامه و بودجه نیز قطعا در این مساله قصور داشت. موضوعی که در اظهارات نمایندگان هم بر آن تاکید شد و افرادی همچون رحمتالله نوروزی از رئیسجمهور خواستند با مسببان اجرای ناقص قانون رتبهبندی معلمان یعنی آقایان میرکاظمی و علیاحمدی قاطعانه برخورد کند. با همه این اوصاف طبیعی بود که مطالبه عمومی، برکناری و استعفای میرکاظمی باشد. البته این اولینباری نبود که نمایندگان مجلس نسبت به عملکرد میرکاظمی انتقاد داشتند و در دولت احمدینژاد هم انتقادات بسیاری به عملکرد او وارد بود. برای مثال در همان دوره، طرح استیضاح مسعود میرکاظمی از وزارت نفت دو بار کلید خورد و مسائلی همچون آمار متناقض معاونان وزیر نفت در مورد واردات بنزین، بیش از سقف مصوب بودجه و نامشخص بودن قرارداد خط لوله صلح از جمله مسائلی بود که در آن دوره با اعتراضات گسترده نمایندگان روبهرو شد.
در دوره مدیریت میرکاظمی بر وزارت نفت، ۲۵۰ مدیر ارشد در این وزارتخانه و شرکتهای تابعه آن برکنار شدند و این مساله روی کاهش تولید نفت و گاز در کشور، تاثیرات خود را گذاشت. مروری بر میزان اعتماد نمایندگان مجلس به میرکاظمی را هم باید در زمره پایینترین سطوح وزرای دولت دهم دانست، چراکه در همان برهه کمترین رای موجود را در مجلس گرفت و اگرچه میرکاظمی با شعار «صنعت نفت، پیشران اقتصاد ایران» به وزارت نفت پای گذاشت، لیکن در عمل نتوانست عملکرد مناسبی از خود به جای بگذارد. به نظر میرسد که کنار رفتن میرکاظمی از سازمان برنامه، موجب کم شدن وزن جناح موسوم به پایداری در دولت سیزدهم شود. اما آنچه واقعیت دارد این است که با گذشت یکسال و اندی از دولت رئیسی، همه مردم انتظار دارند که فضایی بهتر با افرادی کارآمدتر در دولت رقم بخورد و طبیعتا میرکاظمی در زمره مدیران کارآمد قرار نمیگیرد. باید منتظر ماند و دید سلسله تغییرات مدیریتی در دولت سیزدهم، پس از حجتالله عبدالملکی و یوسف نوری در نهایت به چه نقطهای میرسد و در عمل میتواند رضایت ملموسی در میان مردم به همراه داشته باشد.
نظرات
0