
برای شروع، خودتان را به مخاطبان ما معرفی کنید و از پیشینه هنریتان بگویید.
به نام خدا
سحرصادقی هستم.متولد۱۳۵۹/۱/۱
ازشهرستان انار-استان کرمان.معلم ، نویسنده، سرپرست نویسندگان رادیو ونویسنده کتاب کودکان.نویسنده ذهن زرین.نویسنده انجمن آوای رویش آبان.من اززمانی که ۱۲ساله بودم متنهای ادبی مینوشتم و در کلاس برای معلمان و دوستانم میخواندم.و از همان دوران عاشق نویسندگی بودم.
با توجه به ۲۱ سال سابقه ارزشمند در آموزش، انگیزه اصلی شما برای انتخاب حرفه معلمی چه بود؟
از زمانی که ۱۶ساله بودم عاشق آموزش به کودکان بودم.ودرمنزل برای کودکان قرآن رابه صورت هجایی درس می دادم وچون پدرم عاشق معلمی بود،من هم بخاطرعشق به کودکان و برآورده کردن آرزوی پدرم معلم شدم.وازشغلم بی نهایت لذت می برم.
چگونه بین نقش معلمی و نویسندگی (به ویژه در حوزه کودک) تعادل برقرار میکنید؟
من چون دانش آموزانم راخیلی دوست دارم ووابستگی شدیدی بین من ودانش آموزانم درکلاس به وجود می آید،داستانهایی که می نویسم بیشتر ازروی واقعیت است واتفاقاتی است که برای دانش آموزانم به وجودآمده است.چه در کلاس وچه در خانه.بنابراین من درکنارمعلم بودنم میتوانم نویسندهی خوبی باشم.
همکاری با رادیو صدای انار و انجمنهایی مانند آوای رویش آبان و ذهن زرین چه تأثیری در توسعه مهارتهای شما داشته است؟
تاثیر به سزایی داشته است.چون متنی که تیم نویسندگانم می نویسند وقتی می خوانم وویرایش میدهم دنیایی ازعلم ودانش رافرامیگیرم با واژگان و کلمات زیبا و جدید..
چه برنامهای برای تألیف کتابهای جدید یا گسترش فعالیتهای فرهنگی در انار دارید؟
آرزومندم که بتوانم کتاب بریم به شهر قصه ی ۵۰یا۶۰هم به چاپ برسانم.وهمچنین امیدوارم بتوانم مجوز موسسهی نویسندگی را درشهرستان انار را بگیرم و موسسه ام را تاسیس کنم.
چه چیزی شما را به سمت نویسندگی برای کودکان سوق داد؟ آیا تجربه تدریس در پایههای اول و دوم در این تصمیم نقش داشت؟
من قبل ازاینکه معلم کلاس اول ودوم شوم متنهای ادبی زیادی می نوشتم ولی با ورود به کلاس پیش دبستانی، کلاس اول و دوم باعث شد که رفتار واخلاق دانش آموزانم رازیرنظربگیرم و قصه هایم درقالب مهارتهای زندگی براساس واقعیت بنویسم.مثل مهربان بودن،رفیق بودن،راستگوبودن،کمک کردن،غیبت نکردن و......به دانش آموزانم ازراه داستان آموزش دهم.
معیارهای شما برای انتخاب موضوعات داستانهای کودکانه چیست؟
چون عاشق کودکان هستم.وبه عشقشان می نویسم.
بزرگترین چالشهایی که در نویسندگی برای کودکان با آنها مواجه شدهاید، چیست؟
بزرگترین چالش درنویسندگی برای من، کودکان طلاق بودندکه برای نوشتن به مشکل برمی خوردم.
آیا از بازخورد مستقیم کودکان در نوشتههایتان استفاده میکنید؟ مثلاً آیا داستانها را قبل از انتشار در کلاس میخوانید و واکنش بچهها را میسنجید؟
خیر. من بعدازچاپ کتابم داستانها رابرای کودکان میخوانم ولذت بردن را درچشمهای آنها میبینم.
ایده اصلی مجموعه «بریم به شهر قصه» چگونه شکل گرفت؟
آیا این کتابها بر اساس تجربیات واقعی شما در کلاس درس نوشته شدهاند؟بله. درسوالات فوق هم توضیح دادم.اکثر قصه های من براساس واقعیت واتفاقاتی است که درکلاس رخ داده است.
شخصیتپردازی در داستانهای کودکانه بسیار مهم است. شخصیتهای اصلی این کتابها چه ویژگیهایی دارند و چرا اینگونه طراحی شده اند؟
شخصیت های داستانهایم حوادث داستان رامی سازند.شخصیت داستانهایم بایددجذاب باشند.اگرخسته کننده وبدون جذابیت باشند برای کودکان هیچ جذابیتی ندارند.کودکان بیشتر دنبال هیجان و پایان خوش هستند.وشخصیت داستانهایم طبق بازیها،حیوانات،رنگها،گلهاو....است که کودکان دوست دارند وازدیدن تصاویروخواندن کتاب لذت میبرند.
آیا از داستانهای خود در کلاسهایتان استفاده میکنید؟ کودکان چه واکنشی نشان میدهند؟
بله.حتی کتاب داستانم رابه تمام دانش آموزانم هدیه داده ام.وازدیدن کتابم خیلی خوشحال شدند ودوست داشتند که بلافاصله کتاب رابخوانند.
به نظر شما ادبیات کودک ایران در چه زمینههایی نیاز به تقویت دارد؟
به نظرم تقویت درواژگان جدید،تقویت افکار واحساسات،تقویت دراعتقادات ورفتارها،تقویت درکنجکاوی کودکان و....نیازدارد.
آیا در حال کار بر روی کتاب یا پروژه جدیدی در حوزه کودک هستید؟ اگر بله، میتوانید کمی درباره آن توضیح دهید؟
بله-درتابستان نوشتن کتاب آموزشی کودکان اوتیسم راشروع خواهم کرد.
آیا فکر میکنید نویسندگی برای کودکان میتواند به عنوان یک ابزار آموزشی قوی در مدارس ایران بیشتر مورد استفاده قرار گیرد؟
بله.البته اگر کودکان عشق به کتاب خواندن راپیداکنند وبه جای اینکه ساعت ها وقت خود رادرفضاهای مجازی بگذرانند به خواندن کتاب مشغول می شدند حتما نویسندگان بزرگی می شدند که در آموزش دادن موفق تر بودند.
نظرات
0