قهرمان جاودانهای که هرگز خاموش نمیشود
نویسنده: دکتر فردین احمدی مدیر مسئول انتشارات بین المللی حوزه مشق
منصور پورحیدری، نامی است که در فرهنگ استقلال و تاریخ فوتبال ایران به طرز جاودانهای حک شده است. او مردی بود که در میانه میدان و کنار خطهای مربیگری نه فقط پیراهن آبی به تن داشت، بلکه تمام وجودش را به عشق این تیم، به مردم و هواداران بخشیده بود. مردی که به عشق و وفاداری معنا بخشید و به عنوان پدر استقلال برای همیشه در ذهنها و دلها باقی ماند.
پورحیدری در عصرهایی زندگی کرد که فوتبال تنها یک بازی نبود؛ یک سبک زندگی بود، یک میدان نبرد بود برای افتخار، و او در تمامی این عرصهها ایستادگی کرد. شاید برای نسل جوان امروز این تصور سخت باشد که روزی مسابقات باشگاههای تهران، جایی که استقلال و پرسپولیس برای قهرمانی رقابت میکردند، از حساسترین میدانهای فوتبال ایران به شمار میرفت. اما منصور پورحیدری، با نگاه نافذ و درایت بیپایانش، استقلال را از این میادین پیروز بیرون آورد. سه قهرمانی در سالهای ۶۲، ۶۴ و ۷۰ در جام باشگاههای تهران، یادآور دوران طلایی استقلال تحت هدایت این مرد بزرگ است.
منصور پورحیدری به راستی مرد افتخارات بینالمللی بود. او استقلال را نه فقط در ایران، بلکه در خارج از مرزها نیز به قلههای افتخار رساند. سال ۱۳۶۸ را به یاد داریم؛ وقتی که استقلال در میانه تعطیلی لیگ ایران برای رقابتهای تیم ملی، به همراه پورحیدری راهی هندوستان شد. در آن سال، آبیپوشان به قهرمانی در جام میلز رسیدند؛ جامی که خود پورحیدری به عنوان بازیکن نیز آن را تجربه کرده بود و حال، به عنوان سرمربی نیز بار دیگر استقلال را به این قهرمانی رساند. عشق و وفاداری او به تیمش چنان بود که پس از این قهرمانی، پیشنهاد هندیها برای حضور در جام دیگری را نیز پذیرفت و استقلال با جام "بار دولو" نیز به تهران بازگشت؛ افتخاری دیگر، برگرفته از دل و جان مردی که تیمش را بالاتر از همهچیز قرار میداد.
مسیر مربیگری پورحیدری اما با یک تصمیم بزرگ آغاز شد. پس از پایان دوران بازیگری، علیرغم سختیها و چالشهایی که پیشروی او بود، وی در کنار رایکوف مربی تاج، به عنوان یک مربی جوان و پیگیر، وارد عرصه جدیدی شد. این مسیر، برای او پر از چالش و افتخار بود، از سرمربیگری تیمهای ملی گرفته تا هدایت تیمهای باشگاهی، پورحیدری هرگز از تلاش باز نایستاد. او در سالهای ۷۷ و ۷۸ سرمربی تیم ملی ایران بود و با این تیم به قهرمانی در بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ بانکوک دست یافت؛ قهرمانیای که هنوز هم آخرین قهرمانی تیم ملی ایران در سطح قاره آسیاست.
دوران بازیکنی پورحیدری نیز سرشار از افتخار بود؛ از قهرمانیهای پیدرپی در جام باشگاههای تهران و ایران، تا مقام سومی در جام باشگاههای آسیا. او در جام تخت جمشید هم به افتخاراتی رسید که دیگر کمتر کسی توانست به آنها دست یابد. با این حال، افتخارات او تنها در آمار و ارقام نیست؛ بلکه روحیه وفاداری و فداکاری او برای استقلال به او چهرهای فراتر از یک بازیکن و مربی بخشید. شاید تنها او بود که در روزهایی که استقلال نیاز داشت، از هر عنوان و مقام دست کشید و با تمام وجود در کنار تیمش ماند.
پورحیدری با ۳۲۶ بار سرمربیگری برای استقلال، رکوردی برجا گذاشت که تا امروز هیچکس نتوانسته آن را پشت سر بگذارد. او نه تنها قهرمان تهران و آسیا بود، بلکه نماد پیروزیهای پیدرپی در شهرآوردهای تهران شد. این مرد بزرگ، با شش پیروزی در مقابل پرسپولیس در دربیهای تهران، یک رکورد فراموشنشدنی بر جای گذاشت. او تنها فوتبالیست ایرانی بود که هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مربی قهرمان جام باشگاههای آسیا شد. تنها مربیای بود که هم در تیم ملی و هم در باشگاه قهرمانیهای بزرگ آسیا را تجربه کرد.
اما شاید نوشتههای خود منصور پورحیدری درباره عشقش به استقلال، گویاتر از هر چیزی باشد. او با زبانی ساده و از دل گفته بود: عشق را آدمهای عاشق میدانند... من و استقلال و زندگی یکی هستیم، این خود عین عاشقی است. عاشقی من نوبت ندارد، ازلی و ابدی است. پورحیدری استقلال را چیزی فراتر از یک تیم فوتبال میدید. او در دوران نوجوانی، در زمینهای خاکی قلهک و تجریش، با پیراهن آبی استقلال شوق جوانی را تجربه کرد و این عشق در دل او ماندگار شد. پورحیدری برای استقلال نه فقط یک مربی و بازیکن، بلکه یک همدل، یک عاشق واقعی بود.
دستنوشتههای او، حکایت از عشقی دارد که نه با سالها و نه با شکستها کمرنگ نمیشود. او در این نوشتهها به نسل جوان استقلال پیام داد که استقلال همیشه به شما نیاز دارد، آینده این تیم در دستان شماست و این شما هستید که باید استقلال را با طراوت و شکوفا نگه دارید. پورحیدری، این میراث را به هواداران و نسلهای جدید سپرد و یادآوری کرد که استقلال با تلاش و عشق آنها زنده خواهد ماند.
شاید پورحیدری امروز در بین ما نباشد، اما یاد و خاطرهاش هرگز از دلها و ذهنها نمیرود. او برای همیشه در قلب طرفداران استقلال و فوتبال ایران جای دارد. هر بار که استقلال در زمین بازی پیروز میشود، هر بار که آبیپوشان در میادین بینالمللی افتخار کسب میکنند، یاد و خاطره منصور پورحیدری در ذهنها زنده میشود؛ مردی که نامش، همچون یک نور امید، برای همیشه در دلهای استقلالیها خواهد درخشید.
این یادداشت ادای احترامی است به مردی که زندگیاش، عشقش، و تمام هستیاش را وقف استقلال کرد. مردی که با دستهای خالی، اما با قلبی بزرگ، استقلال را به جایگاهی رساند که امروز دارد. پورحیدری رفت، اما نامش، افکارش و آموزههایش همچنان با استقلال باقی است. طرفداران استقلال هرگز فراموش نخواهند کرد که این مرد بزرگ، با تمام توان، زندگیاش را در راه تیمش و برای هوادارانش گذاشت. او قهرمان، مربی، و از همه مهمتر، عاشقی واقعی بود؛ عاشقی که تا آخرین نفس برای استقلال جنگید و آن را به یک خانواده، به یک عشق تبدیل کرد.
روحش شاد و یادش گرامی.
نظرات
0