گلچینی از فرهیختگان عرصه اطلاع رسانی بوده که در توسعه آگاهی عمومی ایفای نقش می نمایند
اخبار فوری
آخرین اخبار
معرفی کتاب
واژه‌هایی در تاریکی
کتاب واژه‌هایی در تاریکی اولین اثر نویسنده جوان، مائده چراغی کوتیانی در بهار ۱۴۰۴ به همت انتشارات جهان اوا راهی بازار نشر شد مائده چراغی کوتیانی در مورد نگارش این کتاب گفت: این کتاب درمورد ارتباط انسان ها با خدا و ارتباط انسان ها باهم نوشته شده است و سعی شده از اتفاقات پیرامون خود و انچه در زندگی اطرافیان دیده ام در جای های مختلف زندگی با قلم بر روی کاغذ بیاورم. در جاهای مختلف کتاب ،امید،تجربه و ناکامی ها، اتفاقات تلخ و شیرین وصف شده اند

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

در اوج ناراحتی بود. تا به حال این‌گونه او را ندیده بودم. چند سالی از رفاقتمان می‌گذشت. او همیشه صبور و قوی بود، اما این‌ دفعه کم آورده بود. 
آن‌قدر عصبانی بود که جرأت نداشتم دهانم را باز کنم و از او بپرسم که چه مشکلی پیش آمده؟! تا این‌که خودش شروع کرد حرف زدن.
 از آدم‌ها گفت و  از اتفاقاتی که برایش رخ داده بود. از همه‌کس و همه چیز گله داشت. من هم صبورانه به حرف‌هایش گوش دادم و ساکت ماندم تا خوب خودش را خالی کند.
ناگهان چشم‌هایش به من خیره شد. گفت: «حالا تو بگو. الان در این شرایط باز هم از آن حرف‌های زیبایت می‌گویی؟ حالا هم با این همه اتفاق می‌توانی از آرامش حرف  بزنی؟»
 باز هم سکوت کردم.گذاشتم زمان بگذرد. آرام روبه‌رویم نشست. یک لحظه دل را به دریا زدم و دهانم را باز کردم و گفتم: «یک لحظه ذهنت را خالی کن؛ از آدم‌ها از اتفاقات از همه چیز.»
هنوز هم از شدت ناراحتی صورتش سرخ بود. گرهی به ابرو انداخت و گفت:
_ فکر کن تمام ذهنم را خالی کردم، باقی حرفت را بگو. 
من هم شروع کردم از نور گفتن. از ماه که امیدوارانه در سیاهی شب، بدون لحظه‌ای تردید، نور خورشید را باز‌می‌تاباند. گفتم به یاد آور شب‌هایی  را که فکر می‌کردی، نمی‌گذرند‌، اما سپری شدند و به سپیده پیوند خوردند. زخم‌هایی که فکر می‌کردی درمان نمی‌شوند، اما ترمیم شدند. از مشکلاتی که فکر می‌کردی نمی‌توانی حلّشان کنی، اما از پس آن هم بر‌آمدی و از دل مشکلات گذشتی. از 
از اشک‌هایی که فکر می‌کردی بند نمی‌آیند، اما به لبخند ختم شدند. رفاقت‌هایی ک فکر نمی‌کردی آغاز می‌شوند، اما چنان با آن‌ها پیوند خوردی که انگار عضوی از خانواده‌ات هستن و چون معجزه زندگی‌ات را زیر و رو کردند. ناممکن‌هایی که حتی در خواب هم فکر نمی‌کردی در زندگی‌ات رخ دهند، اما به یکباره ممکن شدند. آدمهایی که لایق تو نبودند و به زندگی‌ات آسیب می‌زدند، از زندگی‌ات دور شدند. چه محبت‌هایی‌ که از اطرافیانت در نفس‌گیرترین شب‌های زندگی‌ات گرفتی!
سرم را بالا آوردم و آرام گفتم:
_ تو گم کردی آنچه که باید داشته باشی‌اش.
خودش می‌دانست منظورم چیست و آرام گفت:
 _ می‌دانم، نور را می‌گویی!

شناسه خبر : 20285
تاریخ : 1404/2/1 14:51:04
لینک خبر :  https://daryaaknar.ir/sl/YtNbQb
نویسنده خبر :
X

🔶نرگس جودکی
🔹کارشناسی حقوق
 🔹نویسنده
🔹کسب مقام دوم فراخوان توتم و
داستان برگزیده فراخوان نامه گشوده و در حال چاپ در مجموعه مشترک 
🔹برگزیده دوره اول جشنواره مانا وفراخوان ذکر خیر 
🔹برگزیده پنج مرحله فراخوان مجله موفقیت وکسب مقام اول وچاپ هر پنج داستانک در مجله موفقیت
🔹کسب مقام در جشنواره یوسف
🔹کسب مقام اول داستان انقلابی استان البرز
🔹کسب مقام دوم در جشنواره ملی ملک الموت
🔹کسب مقام دوم در جشنواره ملی تحریر خیال
🔹کسب مقام اول در جشنواره ملی ذهن زرین
🔹کسب مقام دوم در جشنواره دلنوشته ای به سردار استان البرز واستان مرکزی و رادیو جوان
🔹عضو انجمن ادبی وهیت مدیره عصر جدید هشتگرد
🔹عضو انجمن ادبی سیمرغ و انجمن ادبی البرز
🔹کسب مقام دوم روایت عاشورایی از نهاد کتابخانه ها
🔹کسب مقام در چند نقد داستان کوتاه ودو کتاب ستاره ها می میرند و شهید مسیحی

 
 
برچسب ها #دریاکنار #جهان آوا #کتاب دل‌نوشته

نظرات

0
دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد. پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.