ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه، کارهای خطیر
بوریا باف گر چه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
مدتی سوالی ذهنم را درگیر خودش کرده بود؛ و آن
این بود:
شایسته ، سالار است یا سالار ، شایسته است؟
متخصصین، نخبگان، اهل دانش و کوشش، اهل
فرهنگ و هنر ، نوابغ یا مفاخر و یا طلبه های محترم
زیادی از ذهنم گذشتند که همگی از شایستگانی بودند
که سالار شدند یا به قول فرنگیها کاپیتان شدند.
این از شایستگانی که بواسطه هوش، کوش و
پیمودن مراتب انسانی، معنوی، تحصیل و تفحص
متناسب با
ِ
سالارمی شوند و مایه مباهات.. کُرسی
این شایستگان چقدر امنیت می دهد به ما و چقدر به
خودشان می آید.
اما می ماند سالار هایی که شایسته می شوند.. اینها
چه کسانی هستند؟ ما میشناسیمشان؟
ِ بله ما آنها را با تمام سبقه شان، خوب میشناسیم اما
اینها ما را به جا نمی آورند!
در محله ما جوانی را میشناسم که گیمر است . الحق و
الانصاف یَدِطولایی در انواع بازیهای رایانه ای دارد اما
او شایسته سالار شدن بر من و توست؟ شاید بالفطره
باشد اما بالفعل نه چرا؟ چون فقط خوب بازی میکند و
از همه شما می خواهم فقط را تاکیدی بخوانید که این
کلمه فقط؛ در همه سالار هایی که شایسته نیستند
صدق می کند.
او فقط خوب می دود..فقط خوب حرف می زند..
فقط دانش خوبی دارد.. بوریا باف گر چه بافنده ست؛
نبرندش به کارگاه حریر...
اما می ماند یک سوال مهم: پس چه چیز کم دارند
اینها؟ اندیشه من در جواب میگوید: انصاف؛ میهن
پرستی، نوعدوستی و تمام سجایای اخلاقی که تو
را شایسته بکند نه سالار که اگر تو شایسته بشوی؛
جامعه سالار بودن تو را خواهد پذیرفت و من به حضور
و ظهور شایسته های سالارافتخار خواهم کرد.
قدیمی ترها میگفتند: کار را باید به کاردان سپرد و این
یعنی شایسته سالاری!
شیخ اجل،سعدی( علیه الرحمه)
چنین سروده در وصف شایسته سالاری:
به خردان مفرمای کار درشت
که سندان نشاید شکستن به مشت
نخواهی که ضایع شود روزگار
به ناکاردیده، مفرمای کار!
درود به تمام شایستگانی که سالاری می کنند بدون
ادعا و بی ریا.. صدها درود به شایسته خادمان
میهن
نظرات
0