
مدیران جهادی در دولت انقلابی را عزیز بداریم
حسن نجفیسمنانی یکی از مدیران جهادی جمهوری اسلامی است؛ مدیری که دل در گرو نظام دارد ، خود را فرزند انقلاب میداند و همواره در جنگ بوده از جنگ تحمیلی تا جنگ اقتصادی
در روزهای سختِ تشخیص مرد از نامرد، مجنونوار دل به سختی و بی رحمی جبههها داد.
پایش در پی دلش رفت؛ پا را جا گذاشت بدون اینکه سر برگرداند ، هر چند شاید گاهی دلش هوای برادرِ شهیدش کند
و اینک هم دست کمی از آنروزها ندارد باز جنگ است، جنگ اقتصاد،جنگ تولید و باز تشخيص مرد از نامرد...
نجفی سمنانی در صنعت گاز و پتروشیمی کشور نامی آشناست و کارنامه اش در سرخس محروم تا ایلام محروم تر به گستره ی ایران زمین میدرخشد.
اما راه اندازی یکی از پیچیدهترین واحدهای پتروشیمی در سطح کشور را با وجود فرسودگی و هزاران مشکل دیگر، بدون حضور حتی یک ساعت کارشناس خارجی بعد از 6200 روز (۱۷ سال) بلاتکلیفی و معطلی ریسک بزرگی بود.
ریسک کردن یعنی؛ مشکلاتی آنچنان بزرگ بوده که پیشنیان حتی فکر تعمیر و راه اندازی را هم نکنند.
ریسک کردن یعنی آبرو گذاشتن با اعتماد کردن به جوانان این مرز و بوم
ریسک کردن یعنی به جنگ تحریم ها رفتن و دل به دریا زدن با پشتوانهی امید،توکل، تجربه و دانایی.
و تمام این ها را این فرزندجسور، نترس و کارکشته، مرد سرد و گرم چشیده در بزنگاه ها و تصمیم گیری های سخت، بزرگ و سر نوشت سازِ عرصه ی صنعت به جان خرید .
به دلیل خارجی بودن سیستم بسیاری از قطعات با همین روحیه جهادی و حمایت همه جانبه به دست جوانان کشور عزیزمان سفارش داده و ساخته شدند.
شرکتی را تحویل گرفت که می رفت برای همیشه تعطیل گردد، علاوه بر معطل ماندن، اجرای لوله کشی های مدار اصلی تا برج های خنک کننده و بسیاری از قطعات که گاهی با بی دقتی و حتی به اشتباه اجرا شده بودند، تصحیح گردید
و این پتروشیمی را جانی دوباره بخشید و تمام اینها در مقام حرف و سخن ساده است.
او توانست با ایجاد انگیزه بین متخصصین جوانِ ایلامی _ ایرانی با وجود کمترین تجربه شرکت را به تولید پایدار برساند.
مشکلات تمام نشده همچنان با داشتن پاشنه آشیل های فنی، آب و خوراک تنها با روحیه ی جهادی ست که پیش می رود،همان روحیه ای که در هشت سال جنگ تحمیلی فرزندان خمینی را با دست خالی هدایت و پیروز گرداند.
گوشه ای از این تلاش راه اندازی SRU و تولید محصول استراتژیکDMDSCHVAR65 است.
مردی کار کشته و متخصصِ صنعت نفت که موی سپیدش حکایت از گذر عمر در لابلای لوله ها و ولوهای سخت و بی احساس وکوره ها و کمپرسورهای گرم و بی رحم دارد، ولی لبریز از احساسات شاعرانه در اوج عقلانيت است.
سرداری به تمام معنا، که خود را سربازی صفر بیش نمی داند.
به موازات کار صنعتی و تولیدی کارهایی بزرگ و ماندگار هم در عرصه ی فرهنگی و اجتماعی انجام می دهد و در دست اقدام دارد.
نجفی سمنانی مردی که سالهاست در ایلام زندگی می کند و خود را ایلامی ترین ایرانی می داند به کوچه پس کوچه ها و رگه های جامعه ی ایلام آشناست. دوستانی به موازات مهربانی و مهرورزی و شاید همانند یک برادر دارد نه برای منافع و مطامع، که او دوستِ منفعت طلب را دوست ندارد.
او که در حوزه ی صنعت گاز و پتروشیمی یکی از موفق ترین و شناخته ترین شخصیت ها در میدان عمل می باشد نه شناسنامه ای و یا صرفا" تکیه بر یک حکم کارگزینی، بلکه مرد انجام کارهای نشد در صنعت است. کسانی که با او کار کرده اند همیشه دعاگویش هستند، مرامش را و مسلکش را از ساکنان سرخس و روستاهای اطراف سراغ بگیرید، از قله جیغ گلستان، از مردم روستای لوه مازندران از همکارانش در محروم ترین نقاط این کشور همیشه در هر کجا که رفته نام نیک باقی گذاشته و خدمت به مردم محروم و مظلوم که ولینعمتان خود می داند و خود را خاکسار کوی شان.
همین مردی که شاید به اشتباه بعضی از سیاستمداران او را مغرور بدانند، در برابر مردم کوچه بازار، همکارانِ تلاشگر، سرخم می کند و گاهی در جلوی پایشان کفش جفت می کند.
برای آرمانش یک پا و یک برادر و یک عمر مجاهدت تقدیم کرده ولی هیچگاه به روی هیچکس نیاورده است چون اعتقادش بر این است کار برای خدا گفتن ندارد
لذا امید است در راستای پیشرفت صنعت این مملکت و این استان بیش از پیش از ظرفیت همچون شخصیت هایی استفاده و بازار و تفکر شوم نخبه کشی در ایلام که سالهاست همچون بختک بر سر ما و نسل ما آوار شده را تعطیل کنیم .
بیایید فردگرایی را تعطیل و منافع عموم را هدف غایی و نهایی خود قرار دهیم.
بیائید دست به دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد.
نظرات
0