کوروش محمدی اضافه می کند:اگربخواهیم ریشه های پدیده مدرک گرایی در کشور را بدانیم باید به نظام ناکارآمد تعلیم و تربیتی اشاره کنیم که سیستم های پایه آموزشی ما را با یک شرایط کاملاً مبتنی بر مدرک گرایی،هیجان، رقابت صرف و همینطور استرس و ناامنی های روانی بنا کرده است.
وی ادامه می دهد: وقتی تنها خروجی نظام تعلیم و تربیتی ما استرس و رقابت ناسالم بین دانش آموزان باشد وهیچ فرایند اجتماعی برای این حوزه تعلیم و تربیت تعریف نشده باشد، طبیعی است که افراد بدون هیچ مسئولیت پذیری و صرفاً به دنبال گرفتن مدارک و کسب مدارج بالا و همچنین به دنبال فراهم کردن شرایط ارتقای مدرکشان هستند.
وی با تأکید بر اینکه پدیده مدرک گرایی از همان سنین پایه در نظام تعلیم و تربیت ما وجود دارد و تا مقطع دانشگاه کشیده می شود، می افزاید: در واقع پویایی در نظام تعلیم و تربیت ما وجود ندارد و پیامدهای این موضوع خود را در جامعه در قالب افرادی بدون مسئولیت پذیری اجتماعی و صرفاً با داعیه مدرک نشان می دهد.
وی با اشاره به درس خواندن دانش آموزان درمقطع ابتدایی می گوید: آن قدراینگونه درس خواندن برای دانش آموزان استرس زا و بدون جذابیت های پرورشی و معنوی است که به محض اینکه امتحانات این دانش آموزان در پایان سال به اتمام می رسد، کتاب های خود را به گوشه ای پرت می کنند و دیگر به سراغ آن ها نمی روند.
وی عنوان می کند: نظام تعلیم و تربیتی ما به گونه ای است که ازهمان لحظه آغازین شکل گیری رابطه یک کودک با فضای اجتماعی و تربیتی جامعه تبدیل می شود به فردی کتاب گریز و مسئولیت گریز و از مسائل اجتماع و از مطالبه گری درست فاصله می گیرد و صرفاً تابع هیجانات ناسالم قرار می گیرد؛ واین هیجان تا مقطع ورود به دانشگاه ادامه پیدا می کند.
این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه در حال حاضرشاهد این هستیم که رشته های دانشگاهی اصلاً مرتبط با نیازهای جامعه نیستند،ادامه می دهد:خانواده ها معمولاً از روی همان هیجان، رقابت ناسالم، چشم وهمچشمی ها و تصوری که از زندگی آینده بچه ها در والدین شکل گرفته است فرزندان خود را تحت فشار قرار می دهند که حتماً در رشته های پزشکی و یا رشته های سطح یک کشور ورود کنند در حالی که باید به آن ها آموخت که کشور تنها نیاز به رشته پزشکی ندارد.
محمدی با تأکید بر اینکه این هیجانات کاذب و ناسالم در خانواده ها و فرزندان آن ها تا پایان مدت تحصیلات وجود دارد؛ می گوید:نظام تعلیم و تربیت ما به قدری ضعیف عمل کرده که آثار آن را در مقاطع بالاتر و در حوزه های دانشگاهی می بینیم که بی برنامه و صرفاً براساس هیجان و یا حتی بر اساس فرار از بیکاری و بی هدفی وارد رشته های دانشگاهی می شوند و انگیزه ای برای یاد گرفتن به صورت عمیق وجود ندارند و همه هدفشان گرفتن نمره و مدرک دانشگاهی است.
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه ما در کشوری زندگی می کنیم که پایان نامه در کتاب فروشی ها فروخته می شود و کار تدوین پایان نامه ها در مراکز و مؤسسات انجام می شود، اظهار می دارد:حتی امروز به واسطه اینکه جامعه خیلی روی ارزش آفرینی، سواد و دانش اهمیتی نداده و فقط به مدرک گرایی بها داده است،مؤسساتی پیدا شده اند برای فروش مدرکهای دانشگاهی از بهترین مراکز علمی کشور و یا افراد با یک ثبت نام ساده در یک سایت، مدارک تحصیلی و دانشگاهی را بدون هیچ بنیه علمی دریافت می کنند؛همه اینها نشانه و عوارض نگاه مدرک گرایانه است، چرا که ریشه تفکر ما تقویت کننده مدرک گرایی است.
محمدی با تأکید براینکه افزایش مدرک گرایی، کاهش اشتغال را به همراه دارد، می گوید:این معضل قدیمی دانشگاههای سراسر کشور سبب شده تا بحث مهارت به صورت کلی به فراموشی سپرده شود و آموزشهای تئوریک جایگزین دروس عملی شوند.
وی با بیان اینکه متأسفانه دانشگاه های علمی و کاربردی هم به سمت گسترش مدرک گرایی حرکت کرده اند، می گوید:دانشگاه های علمی کاربردی در کشور ایجاد شده اند که تا حدودی خلأ مهارتی و تحصیلی را پر کنند،اما به واسطه همان تفکری که در جامعه وجود دارد،اجازه نداد این دانشگاه با وضعیت عالی کارش را درست انجام دهد و الان تمام تلاشی که دانشگاه علمی کاربردی انجام می دهد باز به دلیل اینکه دیگر بخش های جامعه با این نوع تلاش همراه نیست، افرادی که حتی مدارک کاربردی این دانشگاه می گیرند در جایی پذیرفته نمی شوند.
این آسیب شناس تأکید می کند:وقتی که مدارک تحصیلی بدون پشتوانه مهارتی اند و رویکردهای آموزشی ما به طورکلی با فقدان شدید مهارت و خلاقیت روبه رو هستند، طبیعی است که مدارک به تنهایی کارساز نباشد؛ این مدارک شاید برای توسعه بروکراسی مورداستفاده بیشتری داشته باشند که می توانند به واسطه مدارکشان در توسعه نظام بروکراسی که خودش یک آفت است، کمک کننده باشند.
وی با اشاره به اینکه مدارک دانشگاهی ما متناسب با نیازهای جامعه و درعین حال با مهارت آموزی حاصل نشده است و حتی برای ساختارهای رسمی کشور هم به نوعی مشهود است که زیر بار این مدارک به راحتی نمی روند، ادامه می دهد:اصلاً نظام مهارت آموزی ما ضعیف عمل می کند و نظام فنی حرفه ای ما هم نتوانسته نظام مهارت آموزی را به درستی در جامعه القا کند و پس از مدتی افراد صرفاً برای استفاده از مزایا و تسهیلات بانکی وارد حوزه آموزش های فنی حرفه ای می شوند؛بنابراین نتیجه ای از این حوزه به دست نمی آید؛چرا که نیازهای جامعه با نوع تربیت افراد در جامعه هماهنگ نیست.
نظرات
0