آخرین اخبار
نیرنگ زاده و تشییع جنازه دی بهرام
سیش گفتُم اخه مو کار داروم اوما مدیر لایقی مث تو نداروم . اخه خونه خراو ایطور که تو داری باز سی دی بهرام تشییع جنازه میگیری گمونم به کارمندلتم ماهی دوبار حقوق میدی .

سلام مو بازم اومدم دلم سیتون تنگ واویده بی . نیرنگ زاده خو بوای مونه در آورده وُ داستانلش.

ای دفعه میخوام یه تجربه ی الدی از نیرنگ زاده سیتون بگم ، یاد بگیرین چزاتی خبر بدین سی دوسلتون که یکی مرده وُ میخین برین تشییع جنازش تا همی میخاسوم نیرنگ زاده یادش بره وُ خبر دادنش یعنی یه کارلی میکنه که جاش همیشه دیاره سی خنده روزگارJ .

اول صب بنگ اذون شی پتو پهن زمین بیدوم که گوشی بیصاو زنگ خارد مونم مث میخ راساویدم کورمال کورمال چیشلمه تلندم گوشیکو زیر بالیشتم اُوردم صحرا و نفس نفس مث خرگوشی که دینداش کردنه هول واویدم جای که بگم الو گفتوم چنه : تا سرقضا وش بگیره صدای نحس نیرنگ زاده پشت تلفن پی خونسردی کامل میگو مونما ککا ، گفتوم زهرمار مونم چته عامو نصف شو صب گه دسم نمیکشی . گف وری خوته اُماده کو تا بریم تشییع جنازه . مو خو از همه جا بیخبر گفتوم خدا بد نده باز کی مرده ؟؟؟ کجا بریم !!! تشییع جنازه ی کی ؟؟؟ پی صدی زشتش گف تشییع جنازه دی بهراما ، مونم ناراحت واخــــــــی کی دی بهرام مرده گف دوشنبه ، گفتوم حالا کی سیت گفته ؟ گف حاج رمضون سیم پیام داده . گفتوم تا نماز بخونم لباس بِرم کنم بیام . خلاصه گوشی نادُم زمین گلاب وُ روتون رفتوم مستراح و بعدش ی وضویی گرفتم شروع وُ نماز کردوم که شیطون لعنتی اومه سراغم وسط نماز یادمه صحبتل نیرنگ زاده افتا ک گفت : تشییع جنازه دی بهرامه . تازه سرُم اومه سر جای خوش که ما پار رفته بیدیم تشییع جنازه دی بهرام . تو نماز ی خنده ای مونه گرفت که نگو مونه خنگم چون سرِزشتش تو خوو زنگ مو زده بی حواسم نبی که پار دی بهرامِ خاک کردیمه . خلاصه سرتون درد نیارم نمازم که تموم واوی سیش زنگ زدُم گفتوم سرزشت پیام حاج رمضون سیم بسی کو تا بیا بینوم ، گف باشه . راسی سیتون نگفتوم حاج رمضون تازه ی گوشی لمسی اسده هرکی هر پیامی وش میده حاجی هم بسی میکنه سی مونو نیرنگ زاده . وقتی پیامکو دیدوم میخواسم ی صدتا توسری خومه بزنُم . نوشته بی اولین سالگرد دی بهرام ایسو درد دِلُم خوشم پار اومده بی تشییع جنازه دی بهرام . خلاصه نیرنگ زاده ی سال دیه دی بهرامِ زنده کردُ کشتش . گوشی ورداشتوم زنگش زدُم وش گفتوم میگما ککا ی کاری تو ادارتون سیم جور نمیکنی ؟؟؟ گف می سیچه ، تو خو کار داری دردت چنه؟! سیش گفتُم اخه مو کار داروم اوما مدیر لایقی مث تو نداروم . اخه خونه خراو ایطور که تو داری باز سی دی بهرام تشییع جنازه میگیری گمونم به کارمندلتم ماهی دوبار حقوق میدی . مینه سال گذشته رفتیم تشییع جنازه دی بهرام؟؟؟ می دی بهرام چندبار میمیره که مونه صب گه تو خوو راس کردیه ؟؟؟ تو خو سرقبر هرچی کیک بی پی خوت بردی خونه. کیکلکو یادت رفته که به زور میچپوندی تو جیبلت . حالا مو خوو بیدم تو خو ی مدیر حواس جمعی بیدی خوبه سی مردک زنگ نزدُم وُ تسلیت وش بگم . قربون حواست برم که خیلی جمعه. خلاصه نیرنگ زاده به هر طریقی بی خوشه جمعُ جور کردو تلفنُ ریم قطع که مونم گفتم تا برم بخوسوم تا دی بهرام زنده نواویده بیا سیم که آدم عاقل تو قدُم نمیخره. ای داستان تموم واوی ولی نیرنگ زاده همچنان باقیست

 

نویسنده و کاریکاتوریست:

نگار جهانتاب

شناسه خبر : 82
تاریخ : 1399/8/4 22:52:51
لینک خبر :  https://daryaaknar.ir/sl/MEAKih
نویسنده خبر :
X

🔶سهیلا سلطانی
🔹 روزنامه نگار | مدرس
🔹 کارشناسی ارشد مدیریت دولتی  دانشگاه هرمزگان
🔹 لیسانس اقتصاد دانشگاه خلیج فارس
🔹 سردبیر  دریاکنار
🔹 کاندیدای ششمین دوره شورای شهر بوشهر
🔹 عضو صندوق هنر وزارت ارشاد
🔹 عضو هیات موسس انجمن خبرنگاران و روزنامه نگاران استان بوشهر

 
 

اخبار مرتبط

نظرات

0
دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد. پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.