گلچینی از فرهیختگان عرصه اطلاع رسانی بوده که در توسعه آگاهی عمومی ایفای نقش می نمایند
اخبار فوری
آخرین اخبار
برگزاری محفل ادبی فایز دشتی با موضوع سعدی در خورموج
محفل ادبی فایز دشتی با موضوع سعدی در خورموج برگزار شد

به گزارش دریاکنار به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر، اصغر منصوری نسب در شبانه ادبی فایز دشتی که به میزبانی غلامرضا قربانی مقدم و سید غلامحسین بهرسی  با موضوع سعدی برگزار شد، گفت: ذکر جمیل سعدی در همه محافل و خانه های ایرانیان است اما خوانش دقیق و درستی از سعدی نداشته ایم و بیشتر به الفاظ و بیان سعدی پرداخته ایم.

ادیب و محقق خورموجی افزود: بعد از حمله مغول به ایران قواعد اندیشه ای ایران به هم خورد و اندیشه ایرانی زمین گیر شد منتها نادره انسانی مثل سعدی از ملکی برخواست که بیش از این چنین شاعر بلند آوازه ای نداشت و جهان را متحول کرد.

وی اضافه کرد: گلستان و بوستان سعدی یک کتاب درسی است که چهار نسبت سخن انسان با خدا یعنی الهیات، سخن انسان با خود یعنی عرفان،سخن انسان با دیگران یعنی علم جامعه شناسی و سخنی که انسان با انسان های جهان سخن می گوید را در آن می توانیم پیدا کنیم.

منصوری نسب خاطرنشان کرد: سعدی اولین شاعری است که شعر را به گفتار بیان کرده است یعنی به زبان روزمره مردم سخن گفته و بین زبان او و مخاطب فاصله ای وجود ندارد.

جامعه شناس خورموجی نیز اظهار داشت: سعدی بزرگترین شاعر اخلاق وتربیت است که رسوم، عادات، افعال وخلقیات افراد جامعه ی خود را مطالعه می کند.

کمال زارع زاده به اهمیت فروتنی در آثار سعدی پرداخت و گفت:  از منظر سعدی تواضع وفروتنی کمال والای آدمی و عامل سازگاری اجتماعی و زندگی مسالمت آمیز است.

وی ادامه داد: سعدی تواضع در مقابل دیگران را باعث سربلندی انسان و غرور وتکبر را مایه ی محرومیت و هلاکت او می داند.

زارع زاده تصریح کرد: به زعم سعدی تکبر و خود بزرگ بینی مانع از آن می شود که انسان خویشتن را آن چنان که هست ملاحظه و ارزیابی کند و خود بین از شناخت خدا نیز محروم است.

سید غلامحسین بهرسی نیز با انتقاد از سکوت سعدی نسبت به هجوم مغولان بیان کرد: عصر و زمانه سعدی از دوران سختی است که بر ایران گذشته و آن هم حمله مغولان به ایران است اما سعدی در برابر این ظلم سکوت کرده و فقط چند جا به کنایه سخن گفته است.

نویسنده و محقق خورموجی اضافه کرد: رضا براهنی در کتاب طلا در مس سعدی را شخصیتی سازشکارانه و کامیار عابدی در کتاب جدال با سعدی در عصر تجدد او را تقدیرگرا معرفی می کند.

حمید زارعی با اشاره به آیین حکومت داری در آثار سعدی گفت: سعدی یک مصلح اجتماعی است و در سراسر آثار خویش ظلم را نکوهش و عدل و داد را ستایش نموده است. 

شاعر و محقق خورموجی افزود: سعدی معتقد است که هر حکومتی در نتیجه ظلم حاکمان آن فرو می پاشد و در " گلستان" در این باره چنین می فرماید:

 نکند جور پیشه سلطانی

که نیاید ز گرگ چوپانی

پادشاهی که طرح ظلم فکند

پای دیوار ملک خویش بکند

وی با ذکر مثال بیت « کی آن جا دگر هوشمندان روند، چو آوازه رسم بد بشنوند» یادآور شد: سعدی نیز مانند نطریه پردازان نظام دموکراتیک حکومت داران را خدمت گزاران مردم می داند نه اینکه مردم خدمت کار آنان باشند وعلت توجه زیاد سعدی به موضوع ظلم این است که در هر کشوری که حاکمان آن بر مردم ستم روا دارند آسایش و برکت از میان می رود و در وحدت و یک دلی مردم که شرط بقای هر کشوری است خلل وارد می گردد.

زارعی ادامه داد: سعدی نیز مانند امروزیان بر این باور بود که در امور دولت داری کارها باید به افراد متخصص واگذار شود که رعایت این اصل باعث رشد و ترقی کشورها خواهد بود و در این باره می فرماید:

 "ندهد هوشمند روشن رای

به فرومایه کارهای خطیر

بوریاباف اگرچه بافنده است

نبرندش به کارگاه حریر"

دکتر غلامرضا حیاتی نیز با بررسی قصیده رائیه سعدی در سوگ بغداد اظهار داشت: قصیده رائیه سعدی در سوگ بغداد را می توان به سبب مضامین والای انسانی و برخورداری از بسیاری از وی‍ژگی های ادبی و نیز به علت انتقال عواطف مختلف انسانی در عصر خود یکی از شاهکارهای ادب عربی در حوزه مراثی به شمار آورد. 

شاعر و پژوهشگر خورموجی افزود: با مطالعه قصیده  عربی سعدی، به خوبی می‌توان دریافت که او علاوه بر استفاده از دانش وسیع قرآنی، به شعر شاعران بزرگ عرب نیز نظر داشته و افزون بر وام‌گیری برخی مضامین و درج تعابیر در برگزیدن وزن و قافیه چند قصیده، تحت تأثیر آنان بوده است. 

وی اضافه کرد: سعدی اگر در عربی جز این قصیده هیچ شعر دیگری نمی‌گفت، همین به تنهایی بر توانایی‌ او در عربی‌سرایی گواه روشنی بود. 

حیاتی خاطرنشان کرد:قصیده «در رثای بغداد»، چنان‌که از نامش پیداست، به ویرانی بغداد در پی حمله مغول و قتل‌عام مردم آن و از دست رفتن خلافت و انهدام دانشگاه‌ها و مراکز علمی و دیگر مصایب روزگار اشارت دارد.

وی ادامه داد: در این قصیده، سعدی به سبک و سیاق زبان وفادار است، استحکام بافت زبانی و قوّت عنصر تألیف ملاحظه می‌شود و معلوم نیست که شاعر غیرعرب است.

حیاتی تصریح کرد: جایگاه سعدی در شعر عربی برای مخاطب فارسی زبان وقتی ملموس‌تر می شود که با

 

عربی‌سرایی دیگر شاعران سنجیده شود. فی‌المثل، مولانا در غزلیّات شمس نمونه‌های بسیاری از طبع‌آزمایی خود در شعر عربی به دست داده که اغلب و نه همه، در حکم‌ ریختن الفاظ عربی در وزن و سیاقی فارسی است.  

غلامرضا قربانی مقدم نیز با اشاره به ارتباط سعدی و دشتی گفت: هنگام ورود طایفه فارس بن شهبان به دشتی ابوبکر بن سعد بن زنگی حاکم فارس است و  هم چنان که شیخ مصلح عبدالله به احترام سعد بن ابوبکر تخلص سعدی ار بر می گزیند، فارس نیز نام پسرش را سعد می گذارد.

نویسنده ومحقق خورموجی ادامه داد: در بیت "در فارس چنین نمک ندیدم، در مصر چنین شکر نباشد" مصر به خاطر رود نیل و زمین های مستعد مزارع نیشکر بوده ولی فارس به نقاط نمک خیز مشهور بوده و یکی از آن جاها کوه نمک دشتی بوده است.

وی افزود: شعر سعدی به ویژه در مثلثات که گویش قدیم شیرازی است به گویش دشتی بسیار نزدیک است.

 

شعرخوانی وارائه مطلب توسط سید اسماعیل بهزادی، حیدر بحرینی، غلامعلی دشتی منش، احمد منصوری، سید امرالله موسوی، عبداله زارعی، سید علی بهرسی و اجرای موسیقی  توسط سید عبدالمهدی هاشمی از دیگر برنامه های این محفل ادبی بود.

شناسه خبر : 7498
تاریخ : 1402/2/10 19:30:15
لینک خبر :  https://daryaaknar.ir/sl/4bmvIj
نویسنده خبر :
X

🔶سهیلا سلطانی
🔹 روزنامه نگار | مدرس
🔹 کارشناسی ارشد مدیریت دولتی  دانشگاه هرمزگان
🔹 لیسانس اقتصاد دانشگاه خلیج فارس
🔹 سردبیر  دریاکنار
🔹 کاندیدای ششمین دوره شورای شهر بوشهر
🔹 عضو صندوق هنر وزارت ارشاد
🔹 عضو هیات موسس انجمن خبرنگاران و روزنامه نگاران استان بوشهر

 
 
برچسب ها #فایز دشتی #محفل ادبی #سعدی #خورموج #نشریه دریاکنار

نظرات

1
دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد. پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.
  • ابراهیم محمودی
    9 ماه قبل

    باسلام واحترام .سکوت سعدی درموردحمله مغول به ایران به این دلیل است که خوارزمشاهیان واقعامقصربودندوبرخلاف عهدشان دوباروحشیانه فرستاده های پادشاه مغول رابی گناه سربریدند.این عمل احمقانه غیرازاعلام جنگ چه چیزدیگری میتواندباشد؟؟