حداقل یک سوم کودکان مبتلا به نقص شنوایی در آینده مبتلا به نقص رشد سیستم عصبی خواهند شد عوامل خطر ابتلا به نقص شنوایی بسیار متعدد بوده و مهمترین آن عبارتند از عوامل ژنتیکی و بروز جهشهای ژنی و ازدواجهای فامیلی، بیماریهای عفونی در دوران بارداری، داروهای اتوتوکسیک، صدمات وارده حین زایمان، زردی نوزادی و عفونت گوش و اصوات صدمه زا و مخرب است.
نقص شنوایی نوعی معلولیت پنهان و یکی از شایعترین ناهنجاریهای بدو تولد محسوب شده و در جوامع مختلف به دلایلی نظیر فقدان نمود ظاهری آن در کودک، نا آشنا بودن خانوادهها با علائم اولیه آن، عدم اطلاع از مراکز خدماتی موجود و همچنین دانش ناکافی متخصصین درباره میزان شیوع و عوارض بسیار جدی آن با تاخیر بسیار زیاد شناسایی میشود و اثرات بسیار منفی بر رشد گفتار، زبان و شناخت بر جای میگذارد.
نتایج تحقیقات حاکی از آن است که برنامههای غربالگری، موثرترین راه برای شناسایی زود هنگام ابتلا به نقص شنوایی در میان نوزادان بوده و باعث ارتقای رشد آنها میشود. برای مثال مطالعات مختلف نشان داده اند که نوزادانی که نقص شنوایی آنها قبل از ۶ ماهگی تشخیص داده شده، دارای توانمندیهای بیشتری نسبت به کودکانی هستند که نقص شنوایی آنها دیرتر تشخیص داده شده است. مداخله درمانی به موقع به نوزاد امکان توسعه مهارتهای زبانی و نیز شناختی را ایجاد میکند. شیوع بالای کم شنوایی نوزادان از یک طرف و امکان تشخیص به موقع و درمان آنان از سوی دیگر موید اهمیت برنامههای ملی غربالگری است.
سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۷ کشورهای مختلف را ملزم به ارائه برنامههای راهبردی و اقدامات لازم در جهت پیشگیری و کنترل کم شنوایی و افزایش بار ناشی از آن کرده است. این نهاد بین المللی در سال 2005 گزارشی را ارائه کرده که حدود ۲۷۸ میلیون نفر در سراسر جهان با کم شنوایی ناتوان کننده(کم شنوایی متوسط یا بیشتر در گوش بهتر) به سر میبرند. گزارشهای بعدی سازمان جهانی بهداشت نشان دهنده افزایش آمار کم شنوایی ناتوان کننده به میزان 360 میلیون نفر در سال ۲۰۱۳ و ۴۶۶ میلیون نفر در سال ۲۰۱۸ در جهان بوده است. حداقل دو سوم این افراد در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند و طبق این آمار، تعداد بالاتری از افراد دارای کم شنوایی ملایم و سایر بیماریهای گوش هستند؛ وضعیت حاضر میتواند منجر به بروز مشکلات عدیده و دراز مدت و در نهایت تهدید کننده زندگی این انسانها باشد. همچنین کم شنوایی میتواند باعث بروز اثرات مخربی بر توانایی برقراری ارتباط افراد با یکدیگر، تحصیل دانش، یافتن و حفظ شغل و ارتباطات اجتماعی و در نهایت برچسب کم شنوا خوردن افراد شود. کم شنوایی و مشکلات متعاقب آن همچنین بار اقتصادی زیادی بر جوامع تحمیل میسازند.
در کشورهای در حال توسعه برنامههای اندکی درباره پیشگیری و درمان بیماریهای گوش و کمک به افراد کم شنوا وجود دارد و در بسیاری از این کشورها مراقبان بهداشتی، آموزش اندکی برای اجرای این برنامهها دیده اند. برخی از موثرترین و مقرون به صرفهترین مداخلات در قبال اختلالات گوش و شنوایی میتواند توسط مراقبان سلامت یا بهورزان آموزش دیده در سطوح اولیه اجرا شود. اگر این مداخلات در مقیاس کشوری به کار روند، تاثیرات بسیار زیادی بر کاهش بار بیماریهای گوش و کم شنوایی خواهند داشت.
همچنین سازمان جهانی بهداشت در گزارش خود بیان میکند که مراقبت سلامت اولیه شامل مراقبتهای ضروری میباشند که به وسیله افراد، خانواده ها و ابزارهای قابل قبول در جوامع از طریق مشارکت کامل آنها و با هزینهای که جامعه و کشور میتواند از پس آن برآید، به طور جهانی در دسترس همگان قرار میگیرد. مراقبتهای بهداشتی اولیه بخش اساسی سیستم سلامت یک کشور را تشکیل میدهد که هسته سیستم سلامت و پیشرفت کلی اجتماعی و اقتصادی یک جامعه است.
پیشگیری اولیه در واقع عبارت است از فعالیتهایی که به منظور حفظ سلامتی افراد سالم و جلوگیری از بروز معلولیت در آنها صورت میگیرد که به منظور ارتقای سطح آگاهی عموم مردم در خصوص علل و عوامل معلولیت و راههای پیشگیری از آن از راههای مختلف آگاهسازی انجام می شود. بنابراین مقصود از پیشگیری اولیه پیشگیری قبل از ایجاد معلولیت با کنترل علل و عوامل خطر است.
پیشگیری ثانویه نیز عبارت است از فعالیتهایی که به منظور کاهش پیامدهای شدیدتر معلولیت از طریق تشخیص به موقع و درمان انجام میپذیرد. پیشگیری ثانویه را میتوان به صورت راههای موجود برای تشخیص زود هنگام و به موقع معلولیت، مداخله موثر و قاطع برای پیشگیری از بروز معلولیت و عوارض ناشی از آن در سطح فردی و اجتماعی تعریف کرد.
نظرات
0