لطفا خودتان را معرفی کنید؟
بنده بهرام راستپورهستم.متولد <۱۳۶۳>
نام اولین و آخرین کتابی که خواندید؟
خاطره دلبرکان غمگین من اثری از مارکز و آخرین تسخیر شدگان یا جنزدگان اثری ازفئودور داستایوفسکی
چی شد که دست به قلم شدید؟
بنده استعداد ذاتی در داستان سرایی دارم یا بهتر بگویم ذهن تخیلی دارم و به طور اتفاقی با دوستی آشنا شدم که هم من را با ادبیات اشنا کرد و هم مرا ترغیب کرد قلم به دست بگیرم و نوشتن از یاداشت های روزانه شروع شد که این علاقه باعث شد من به طور دقیقتری این امر را پیگیری کنم.
ایده پلکان شیطان از کجا آمده است؟
ایده پلکان شیطان از خاطره نویسی شروع شد .متن اولیه آن از روی خاطره سفر زیارتی به یکی از امام زاده های لرستان شکل گرفت که بعدا کم کم طی مدت ها این ایده با کتاب اصلی در هم امیخته شد و سعی کردم آن سفر را به شیطان و وسوسه هایش وصل کنم.
برای نوشتن رمان پلکان شیطان مجبور به سفر و تحقیق هم شدید؟
برای نوشتن این کتاب تلاش های زیادی کردم که حدود دوازده سال به طول کشید این کتاب و فضاها و بخشی از تیکه روایت های ان از تجارب و سنن شهرم اقتباس شده است که با وجود کلاس ها و کتاب های متعددی که در باره فنون رمان نویسی بوده به ثمر رسیده است،البته نمی توانم نقش تجارب زیستی را نادیده بگیرم .
موقع نوشتن این رمان چه بخشی برایتان چالش برانگیزتر بود؟ چرا ؟
این کتاب کلا چالش بوده چون من درباره شیطان می نوشتم و باید خیلی از ملاحظات دینی و شرایط کشورم را در نظر می گرفتم البته گرچه این کتاب نه مذهبی بوده و نه علمی بلکه تخیلی است اما باید خیلی از باید ها و نباید ها را در کتاب لحاظ می کردم و بیشترین چالش ها را در مورد نوع برخورد نقش اول داستان باشیطان داشته ام.
آیا با انگیزه مالی به حرفه نوشتن ورود کردید؟
انگیزه مالی .....پول چه چیز زیبایی و واقعیت چه خوب می شود هرکسی از حرفه خود درامدی داشته باشد. اما متاسفانه فکر نمی کنم این حرفه نه برای من نه برای هر ایرانی بار مالی داشته باشد و هیچ که بار مالی ندارد تازه هزینه های زیادی برای نویسنده برای چاپ کتاب وجود دارد اما صادقانه بگویم امیدوارم روزی برایم بار مالی داشته باشد تا بتوانم تمام وقتم را در راستای هدف و عشقم ادبیات بگمارم.
نظرتان در مورد مراحل چاپ کتاب چیست؟
خیلی سخته خیلی.من توی چندتا فیلم مراحل چاپ کتاب را در کشور های دیگه دیدم .مثال نویسنده کتابش را به انتشارات می برد آن را می خوانند و اگر مورد توجه آن نشر قرار گیرد تمامی بار مالی آن را تقبل می کنند و اسپانسر ان نویسنده و کتاب می شوند .البته این را در فیلم دیده ام اما نویسندگی توی کشور ما این شکل نیست خودت استعداد خودت را کشف می کنی می نویسی هزینه چاپ و مجوز گیری و ویراستاری را می پردازی تازه کتاب رایگان هم باید به عنوان شیرینی به اطرافیانت هدیه کنی تا فقط انها شاید راغب شوند اثر شما را بخوانند.....
برای انتخاب و خواندن کتاب آیا جنسیت نویسنده برایتان مهم است؟
نه واقعیت جنسیت برایم مهم نیست چون هم از کتاب های بعضی از نویسندگان زن لذت برده ام هم از نویسندگان مرد و بیشتر برایم نوع قلم نویسنده مهم است که البته بیشتر کتاب های نویسنده گان مرد را الگو قرار داده ام .
به نظر شما چرا در سال های اخیر جمعیت زنان نویسنده از مردان بیشتر شده است؟
مشکلات اقتصادی و کاری، به نظرم مرد ها بیشتر با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و خانم ها تایم بیکار بیشتری دارند مثال خود بنده شاید باور تان نیاد من شغلم رانندگی است راننده کامیون و تایم من برای پیگیری ادبیات بسیار کمتر از خانم ها است من بعضی وقت ها توی شش ساعت استراحتم یک یا دوساعت را وقت برای خواندن و نوشتن گذاشته ام وفکر می کنم چه آقایان و چه خانم های که شاغل هستند کار سختری برای پیگیری ادبیات دارند.
الان مشغول نوشتن چه کاری هستید ؟
الان مَشغول نوشتن کتاب تناقض هستم .
کلام آخر؟
من آرزویی دارم و در راستای ان تمام تلاشم را می کنم و امیدوارم ادبیات داستانی ایران به ان جایگاه والا و رفیع جهانی برسد.
نظرات
1امیدوارم که آقای راست پور موفق و سربلند و پیروز باشند