عمران صلاحی شاعر نامدار میگوید: «کاریکلماتور کتابی است که میتوانید آن را از هرکجا که دلتان خواست، بخوانید حتی از آخر.»
کاریکلماتور عضوی از خانوادۀ طنز بهشمار میرود، اما دراصل یک گونۀ ادبی است. استفاده از عنصر زیباسازی کلمات و نیز سوژههای روز، باعث توجۀ بیشتر طنزپردازان به کاریکلماتور شده و در چند سال اخیر بهسرعت، جای خود را در ادبیات، باز و با رشد چشمگیر خود، پیروان زیادی پیدا کرده است.
کاریکلماتور، مانند اشانتیونی از یک عطر خوب است و دارای دو ویژگی است:
1- کوتاهی.
2- وارونه دیدن.
کاریکلماتور برداشتی کاریکاتوریستی و طنزآلود از زندگی روزمره است. کاریکلماتور بیشتر مبتنیبر بازیهای زبانی است، یعنی بیش از آنکه برخاسته از مفاهیم باشد، متکی به واژهها و یا عبارات است که ازطریق بهکارگیری صنایعی چون جناس و ایهام و یا ازطریق تشبیه و استعاره به موقعیت طنز میرسد.
کاریکلماتور بازتابی آنی، موجز و مؤثر از زندگی در جامعۀ امروز ایران است. کاریکلماتور با مخاطب عجول و شتابزده و بیحوصلۀ امروزی ما که سلیقۀ او به اقتضای ارتباط با رسانههای دنیای ارتباطات، با صرفهجویی در زمان و کلام گره خورده است، بهسرعت ارتباط برقرار میکند و از اینرو بهشدت روزآمد است.
کاریکلماتور نوعی از شوخطبعی است که دکتر سیروس شمیسا در کتاب «انواع ادبی» از آن بهعنوان نوعِ جدید ادبی یاد میکند.
کاریکلماتور جملاتی کوتاه و موجز با آمیزهای از طنز است.
ابتکار این طنز را به استاد پرویز شاپور نسبت دادهاند (گرچه در متون بهجای مانده از عبید زاکانی و... نیز آمده است.)
عنوان کاریکلماتور را زندهیاد استاد احمد شاملو شاعر بیهمتای معاصر ازمونتاژ کاریکاتور و کلمات بر این نوع طنز گذاشته است. یعنی کاریکاتوری که بهجای کشیدن و نقاشی کردن با کلمات نوشته میشود.
خواجه نصیر شعر را کلام مخیّل موزون میداند؛ اگر این نظر را بپذیریم، کاریکلماتور به شعر پهلو میزند، یعنی کلامی است مخیّل که گاهی وزن آشکار دارد. مانند: «به نگاهم خوش آمدی.» و گاهی موسیقی درونی و گاهی نیز فراتر از این تعریفهاست.
ناصر فیض جایی نوشته است؛ «کاریکلماتور یعنی کاری بکنیم که کلمهها به تور بیفتند.»
ابوالفضل زرویی نصرآباد این واژه را بدسـاخت و بدآهنگ میداند و عمران صلاحی شاعر نامدار میگوید: «کاریکلماتور کتابی است که میتوانید آن را از هرکجا که دلتان خواست، بخوانید حتی از آخر.»
و در جایی دیگر، عمران صلاحی معتقد است؛ «کاریکلماتور یعنی کاریکاتوری که با کلمات به ثبت میرسد.»
محمدرضا روزبه در کتاب «ادبیات معاصر ایران» مینویسد: «کاریکلماتور، نوعی نثر ادبی شاعرانه است که در قالب جملات مقطع ارائه میشود و درواقع نوعی نقاشی با کلمات است که نویسنده در نوشتن اینگونه نثر از مکانیسمهای شاعرانه مانند؛ ایجاز، تصویرسازی، آشناییزدایی، طنز، بازی با کلمات، تداعی معانی و... استفاده میکند.»
صنایع و آرایههای ادبی در کاریکلماتور مبحثی است که در علم بدیع تعریف میشود و آن دانشی است که زیبایی و آراستگی سخن را بررسی میکند، آرایه یا صنعت به هر واحد از زیباییهای گفتاری گفته میشود که بهدلیل هماهنگیهای آوایی و یا معنایی و یا هر دو، مورد بررسی قرار میگیرد. بهطورکلی آرایههای ادبی بهکاررفته در کاریکلماتور بیشتر ساخت معنایی دارند تا ساخت آوایی.
آرایههایی چون؛ انگاره، انگارۀ ناهمگون، تشبیه، استعاره، کنایه، انسانگونگی، حسآمیزی، جمع، تفریق، تجاهل العارف، تمثیل، تمثیل عکس، تجسّم، حرف نمایی، تناسب یا مراعات نظیر، ایهام، تضاد، تلمیج، محتمل الضدّین، احاله به محال، ساختزدایی، حسن تعلیل، دلیل عکس، پارادوکس، حسن طلب و... که در نوشتن کاریکلماتور بهطور معمول ترکیبی از این آرایهها بهوقوع میپیوندند.
آرایههایی که از تناسب واژهها و جملهها بهوجود میآیند، درواقع بر اثر ایجاد و تناسبات و روابط معنایی خاصی بین کلمات، موسیقی معنوی کلام، افزایش مییابد.
بازی با کلمات و واژهها، کنایه و ایهام یا دقیق شدن در معانی واژهها که میتوان با ظرافت و به گونهای آنها را معماری کرد و کنار هم قرار داد تا معنیهای گوناگون یک واژه، برای ساختن تصویری با چند معنی استفاده کرد و یا با ایجاد معانی دور و نزدیک، زیبایی خاص و ویژهای آفرید.
بـه کاریکلمـاتـور؛ طنز کلمـات، بـازی بـا واژهها و شوخی با کلمات نیز
گفتهاند. کاریکلماتور مخاطبهای آگاه و اندیشمند دارد که آنها را با تبسم، وادار به فکر و اندیشه میکند. کاریکلماتور زبان گویایی است که شوخی میکند، میخنداند و به طعنه سخن میگوید و به ناهنجاریها و بدیها شلیک میکند و گاهی ناملایمات و سختیهای زندگی را با طنز تلخ بیان میکند.
نظرات
0