در این گذار، بر پایه اطلاعات موجود، تلفات کرونا ویروس به طور متوسط به بیش از سه برابر تلفات روزانه ی جنگ هشت ساله رسیده و شوربختانه مقصرانگاری، اولین توجیه و البته ساده ترین مورد برای پاک کردن صورت مسئله است !
اختلاف نظر مراجع و نهادهای مرتبط در رنگ بندی شهرهای کرونایی،عدم همخوانی تعداد دوزهای وارداتی واکسن کرونا با آمار اعلام شده افراد واکسینه شده در ماههای اخیر و تنش در گفتمان رئیس دولت و وزیر بهداشت نیز مزید بر علت شده که جامعه در سردرگمی و بلاتکلیفی جمعی به سر برد و پرسشی که به ذهن مترصد خطور می کند بدین مضمون است که آیا اینجا در جمهوری شعار، اقدامات این چنینی مصداق فکر و برنامه است یا خیر؟
حاجتی به بیان نیست که در کشور ما هنوز برنامه و جداول زمانبندی مشخص و متقنی به جهت واکسیناسیون عمومی اعلام نشده و به صراحت محرز نیست که موضوع واکسن، در اولویت باشد!
نیک آگاهید که برخی از کشورها واکسیناسیون عمومی را مدتهاست در دستور کار قرار داده و تا چندین برابر جمعیت کشور، واکسن پیش خرید کرده اند و آنچه مسلم است اینکه با گذشت ۱۴ ماه از شیوع اپیدمی تا به امروز، ظرفیت روحی جامعه، محدودیت هایی از این بیشتر را برنمی تابد، از این رو اقداماتی عاجل در پرتو منطق بر مبنای واکسیناسیون عمومی با اولویت های پیرامونی ضروری و مبرم می نماید.
کندی روند واکسیناسیون در ایران،چند صدایی و تناقضات رفتاری و گفتاری مابین مسؤلان امر از ابتدای سرایت کوید۱۹ و عدم تحقق وعدههای بوقلمونی ایرج میرزایی توسط برخی مسؤلین ذیربط، باعث بی اعتمادی و نا امیدی اجتماعی شده است.
موضوع بیاعتمادی مردم به ساختار درمانی و سیستم توزیع واکسن کرونا زمانی جدی میشود که به عینه شاهدیم برخی مسؤلین یا مدیران سودجو در لوای خدمت به نظام و مردم ،از سهمیه ی واکسن هایی که برای اقشار پر خطر از جمله پاکبانان زحمتکش شهرداری تدارک دیده شده عملاً دزدی کرده و خود و خانواده را خارج از چارچوب و قاعده واکسینه نموده اند .
خیانت پیشگانی که دزدان سلامت لقب خواهند گرفت با اینگونه محرک ها،اعتماد اجتماعی و سلامت عمومی جامعه را با مخاطراتی مواجه خواهند ساخت، بدین جهت برخورد و مجازات اینان بایسته و از ضروریات فعلی جامعه است، باشد که درس عبرتی برای سایر مسؤلین باشد و شاید اگر برخورد جدی و بدون اغماض با اینگونه تحرکات همچون قطع دست دزدی در سال ۵۸ صورت می گرفت امروزه روز وضعیت بدین منوال نبود.
✓ (آورده اند که؛ اوایل سال ۵۸ که تازه انقلاب شده بود دست پسری را به جرم دزدین جوجه اردک همسایه قطع کردند و روزنامه اطلاعات این خبر را در صفحه حوادث چاپ نمود.
مرحوم بازرگان در این باره اذعان داشتند که اگر قرار باشد هر کس دزدی میکند دستش قطع شود ، ۳۰ میلیون نفر یک دستی توی ایران خواهیم داشت !)
آن زمان بسیاری به حرف مرحوم بازرگان خندیدند اما امروز به نحوی واضح مصداق دارد.
علی ایحال، امید است به جهت برون رفت از این وضعیت بلاتکلیفی جمعی، تبیین و انتشار یک برنامه مدون و اطمینانبخش مشتمل بر زمانبندی واکسیناسیون انجام شود که این مهم به یقین میتواند بر شدت پایبندی جامعه به پروتکلهای بهداشتی بهمقدار قابلتوجهی اثرگذار نمود پیدا کند .
واکسیناسیون عمومی از سخت ترین، رساترین و موثرترین عملیات در ۴۲ سال اخیر نظام خواهد بود که با درایت و مردم سالاری قادر خواهند بود گسست اجتماعی را تا حد قابل توجهی تنزل بخشیده و گسل های ایجاد شده مابین مردم و نظام را تا حدودی ترمیم نمایند.
به ایران، سرنوشت و ته نوشتش بیاندیشیم.
احمد خواجه حسنی_جامعه شناس
نظرات
0