آخرین اخبار
گفتگو با مادر بزرگوار شهید مدافع حرم مرتضی حسین پور شلمانی
مرتضی حسین‌پور شلمانی، روز 30 شهریور 1364 در روستای شلمانِ لنگرود به دنیا آمد. پدر او از پاسداران انقلاب اسلامی و رزمندگان جنگ تحمیلی و مادرش نیز معلم بود. مرتضی حسین‌پور دوره ابتدایی و راهنمایی را در قم گذراند و دبیرستان را در رشته ریاضی فیزیک در همین شهر به پایان رساند. او سال 1383 در کنکور سراسری دانشگاه‌ها شرکت کرد و با وجود قبولی در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه آزاد ساوه در دانشکده امام علی(ع) نیروی قدس سپاه پاسداران به تحصیل پرداخت.
وی پس از مجاهدت های فراوان در تاریخ ١۶ مرداد ١٣٩۶به دست گروهک تروریستی داعش شهید و در تاریخ ١٨ مرداد ١٣٩۶، پیکر پاکش روی دستان همرزمانش در شهرک شهید الماسی تهران تشییع شد و فردای آن روز از مقابل سپاه ناحیه لنگرود به سمت زادگاهش در شلمان تشییع و درگلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
گفتگو با مادر بزرگوار شهید مرتضی حسین پور .
: بسم رب الشهدا و الصدیقین
امام خامنه ای: «بازماندگان شهدای عزیزمان و بیش از همه، مادر و پدر و همسر و فرزندان شهیدان، در شأن و ارزش الهی، بلافاصله پشت سر شهیدان عالی قدر قرار دارند. خاطره شهدا را باید در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت»
بار دیگر توفیقی حاصل شد تا در خدمت یکی دیگر از خانواده های بزرگوار شهدای مدافع حرم باشیم.
در خدمت مادرشهید مرتضی حسین پور شلمانی «فرمانده حسین» هستیم از مادر شهید کمال تشکر را داریم که دعوتمان را پذیرفتند.
خورشید، بزرگ ترین مؤذن صبح است و شهید، والاترین مکبر آزادگی؛ و کدام تکبیر، رساتر و فراگیرتر از شهادتینی که در بی تعلق ترین ثانیه های زندگی، بر زبان شهید جاری می شود؟! آری! رهایی، محصول دل سپردگی مردان جهاد، به عالمی فراتر از خاک است؛ محصولی که توازن عقل های زمین را درهم می شکند. پس سلام بر شهدا که ایستاده می میرند. مادر جان لطفا خودتان را معرفی بفرمایید..
..مادر بزرگوار شهید :
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض وسلام وادب خدمت شما عزیزان وبزرگواران . من بانو رفیق خواه مادر شهید بزرگوار آقا مرتضی حسین پور ( حسین قمی ) هستم .
*: از دوران کودکی شهید بزرگوار بفرمایید
: آقا مرتضی در دوران کودکی یک بچه ی کنجکاو وپر جنب وجوش وبسیار پر تلاش بودند وحس مسولیت پذیری بالای داشتند وموقع بازی با دوستان واطرافیان حواسش به همه بود واز خودگذشتگی زیادی داشتند
*: شهید چه مقطعی تحصیل کردند
: دوره ی کارشناسی دانشکده سپاه قبول شدند. البته در همان سال هم دانشگاه دولتی وهم آزاد قبول شدند ولی بخاطر علاقه شون وارد سپاه شد.
*: از خصوصیات اخلاقی و ویژگی های بارز شهید بفرمایید.
: از خصوصیات بارز ایشون ولایتمداری واطاعت از ولی فقیه ودینداری وخوش خلقی بود . بسیار خوش برخورد وشوخ بودند وبسیار دستگیر اطرافیان خود بودند وهر جای که احساس می کرد کسی نیاز به کمک داره چه از لحاظ مالی وچه انجام کاری ویا...... بدون اینکه طرف متوجه بشه یا احساس خجالت کنه مشکل رو حل می کرد وتوی این چند سال همه ی حقوق خودش رو به جز اندکی رو خرج امور ومشکلات دیگران می کرد .
*: شهید بزرگوار متاهل بودند یا مجرد؟ اگر متاهل بودند فرزند بزرگوار شهید چه زمانی به دنیا آمدند.؟
: متاهل بودند علی آقا فرزند آقا مرتضی ۴ماه و۵ روز بعد از شهادت پدر بزرگوارشون روز ۲۱ آذر ۹۶به دنیا اومدند.
. *: شهید بزرگوار در خصوص دفاع از حرم و شهدای مدافع چه نظری داشتند؟ : پیروی واطاعت از ولایت ودفاع از حریم اهل بیت رسول خدا ( ص) از ویژگیها وخصوصیات بارز همه ی شهدای عزیز ما بود وچنان در این راه وعقیده محکم واستوار بودند که راحت تونستند از جان ،مال و زندگی دنیوی خود بگذرند و برای دفاع از حریم ائمه اطهار ( ع) راهی دیار غربت شوند وعاشقانه دفاع کنند ودشمن زبون رو نابود کنندونظر واقعی خودشون رو با ایثارشون نشون دادند
*: از چه زمانی زمزمه های رفتن شان به سوریه شروع شد. واکنش های خانواده نسبت به این تصمیم چه بود؟
: در دوران دانشجویی وقتی که دوره ی کاردانیشون تموم میشه اون موقع بحث نیروهای مقاومت پیش میاد وآمریکای خبیث نیروهای خودش رو به بهانه ی کمک به مردم عراق وارد کشور عراق میکنه واز اونطرف هم به خیال واهی خودشون به مرز کشور عزیزمون نزدیک میشن تا هر وقت خواستند بتونن ضربه ای بزنند وهنوز بحث داعش پیش نیومده بود . ولی غافل از این بودند که کشور ما چه جوانان غیور ودیندار و ولایی داره وبه هیچ احدی حتی فکر وخیال تجاوز به کشور وحتی نزدیک شدن به حریم اهل بیت ( ع) در کشورهای همسایه بده .
مسلما ما خانواده های شهدا ومدافع حرم از اینکه عزیزان ما دارند میرن جایی که میدونیم خطری برایشان وجود دارد نگرانشون هستیم واین طبیعی هست برای همه خانواده ها .ولی وقتی عشق و اشتیاق این جوون ها وحرف ائمه اطهار پیش بیاد نمیتونیددر برابر این عزیزان کوتاه بیای وراضی میشید به رضای خدا .
*: چرا اسم حسین قمی را برای خود انتخاب کردند؟
: آقا مرتضی حدودا دو سال ونیم که بودند ما برای زندگی رفتیم به شهر مقدس قم .وایشون از بچگی یک عشق وارادت خاصی به خانم حضرت معصومه ( س) داشتند .وقتی که وارد سپاه شدند ودر محور مقاومت قرار گرفتند برای داشتن اسم مستعار بخاطر ارادت خاص به خانم ( س)فامیلی قمی رو انتخاب کردند واسم حسین هم بخاطر تبرک جستن از امام حسین ( ع) .
*: شهید حسین قمی از سال ۱۳۹۲ تا لحظه شهادت بیش از ۲۰ بار به مناطق درگیری در عراق و سوریه اعزام شد. او از فرماندهان محورهای عملیاتی «غوطه شرقی» دمشق در سال ۹۲ بود. ا و همچنین از فرماندهان محور در عملیات آزادسازی جاده بلد، اسحاقی، سامرا، الدور، علم، تکریت، بیجی، ارتفاعات مکحول در عراق بود. در «عملیات محرم» در منطقه «حلب» (سال ۹۴) بسیار موثر بود. از دی ماه سال ۹۵ در سمت فرماندهی عملیات حیدریون ایفای نقش می‌کرد. ماجرای آرم ۳۱۳روی پیراهن شهید چه بود؟
: من ایشون رو بیمه ی آقا امام زمان ( عج) کرده بودم وهمیشه از بچگی بهشون میگفتم خیالم راحته مواظب خودت باش چون شما رو سپردم به آقا امام زمان ( عج) وایشون هم عشق وارادت خاصی به آقا داشتند وبخاطر همین هم در سامراء برای حفظ وحرم پدر بزرگوارشون عاشقانه جانفشانی کردند وجریان آرم ۳۱۳ که یکی از آرم های حزب الله عراق هست براش خیلی مهم بود وهمیشه روی سینه اش بود ومی گفت ان شاالله یکی از یاران امام ( عج) باشم
*: امکانش هست ماجرای انگشتر حضرت آقا را تعریف بفرمایید؟
: ماجرای انگشتر حضرت آقا رو از زبان همرزم شهید میگم همرزم شهید . یادم هست حسین جانباز شده بود و در همان زمان مجروحیت با آقا دیدار داشتند. دوست داشت انگشتر حضرت آقا را هدیه بگیرد اما رویش نشده بود. در همان دیدار یکی دیگر از بچه‌ها انگشتر آقا را گرفت. حسین این موضوع در دلش مانده بود. وقتی برگشتند به آن دوستش گفته بود: «این انگشتر را بده من ببینم» و بعد گفته بود: «اگر بخواهم که آن را به من ببخشی که نمی‌دهی. می‌دهی؟» آن طرف هم به شوخی گفته بود: «تو گوشی‌ات را به من بده. من هم انگشتر را به تو می‌دهم.» اما حسین خیلی جدی همان موقع گوشی‌اش را داد. گوشی‌اش آن موقع بیش از دو میلیون قیمت داشت. اما آن را داد و گفت این گوشی من برای تو و انگشتر آقا را برای من . اصلا دلبستگی به مال دنیا نداشت
*: ایشان چند بار راهی سوریه شدند؟
: نمیشه گفت چند بار .چون همانطور که قبلا گفتم ایشون از سال ۷۶ که در محور مقاومت شروع به کار کردند یکسره در عراق وسوریه حضور داشتند وجمعا مدت ۱۱ سال تا زمان شهادتشون طول کشید .
*: به کدام یک از ائمه ارادت بیشتری داشتند؟
: ببخشید اشتباه گفتم از سال ۸۶ البته شهدا عشق وارادتشون رو به ائمه اطهار ( ع) با ایثار جونشون نشون دادند ولی یک ارادت خاص وویژه به خانم فاطمه زهرا ( س) خانم حضرت معصومه ( س) و آقا امام زمان ( عج) داشتن.
*: آخرین وداعتان چگونه بود؟ چند روز قبل از شهادت با شماصحبت کردند؟
: حدودا چهارم وپنجم مرداد ۹۶ اومده بودند مرخصی ودو سه روزی پیش ما بودند ودیدار حضوری ما همان موقع بود وبعد از اون رفتند تهران وروز ۸ مرداد پرواز داشتند به سوریه که بعد از اون یکبار تلفنی صحبت داشتیم وچون وضعیت اونجا بحرانی بود من بهشون گفتم قربونت برم برای اینکه بتونی با خانمت کمی بیشتر حرف بزنی وقت بذار من احوالت رو از خانمت میپرسم .اتفاقا شب قبل شهادت به خانمشون زنگ زدم گفتم فاطمه جان آقا مرتضی تماس گرفته .ایشون هم گفتند مامان غروب تماس گرفته گفته دارم میرم جایی وشب تلفن در دسترس ندارم وفردا تماس می گیرم که صبح ۱۶ مرداد به فیض شهادت نائل میشن و روز ۱۸ مرداد آخرین دیدار من بود با عزیزترینم با تمام هست ونیستم و..
*: نحوه شهادتشان چگونه بود؟
: در جریان عملیات شبانه ۱۶ مرداد در منطقه مرزی جمونه در شمال منطقه تنف سوریه آمریکایی های مزدور که پایگاه زده بودند نیروههای داعشی رو پناه میدن که آقا مرتضی برای سرکشی به نیروهایش که در نزدیکی اونجا بودند میروند و وقتی منطقه رو بررسی می کنند برای نیروهاش احساس خطر میکنه واونجا میمونه وتا خود صبح با لودری که بود برای نیروها چند تا خاکریز درست میکنه ونزدیک صبح که میشه داعش با تمامی تجهیزات وسلاح های مجهز که آمریکایی ها براشون تدارک دیده بودند به نیروهای مقاومت حمله می کنند ووپاتک سنگینی میزنند و غافل از این بودند که حسین قمی اونجاست ونمیتونند در این عملیات پیروز شوند وبا اینکه آقا مرتضی چند بار تو همون عملیات زخمی میشن ولی با تمام وجودش فرماندهی میکنه وحتی تیر به پهلوش میخوره وبا وجود خونریزی زیاد ادامه میدن وبعد از اینکه دشمن زبون رو شکست میدن وبیشتر شون رو تار ومار میکنند یک ترکش نارنجک به ریه ی ایشون اصابت میشه وبراثر خونریزی زیاد ونداشتن امکانات وتا رسیدن به بیمارستان صحرایی که ۷۰ کیلومتر با اونجا فاصله داشت به درجه رفیع شهادت نائل می شوند .البته شهید حججی اسیر وشهید محمد تاجبخش هم در همان عملیات به شهادت میرسند .
*: ایا شهید وصیت نامه ای داشتند اگر بله فرازی از آن را بفرمایید.
: خیر . وصیت نامه کتبی به دست ما نرسید .
*: مزار شهید بزرگوار کجاست
: مزار مطهر شهید بزرگوار در گلزار شهدای شهر شلمان ( آقا سید علی کیا) واقع در استان گیلان شهرستان لنگرود .
*: آیا از شهید بزرگوارکتابی هم به چاپ رسیده اگربله لطفا نام کتاب قرار دهید ؟
**: کتاب اصلی شهید در دست اقدامه ان شاالله بزودی منتشر میشه ویک کتابچه به اسم ساقیان حرم مروری از خاطرات فرمانده نابغه شهید مرتضی حسین پور که توسط ستاد کنگره ۸۰
شهید استان گیلان که دو سری به چاپ رسید
*: از مراسم شهید بزرگوار و آمدن سردارشهید حاج قاسم سلیمانی اگر خاطره و سخنی دارید لطفا بفرمایید. : سردار شهید سلیمانی یک عشق وعلاقه خاص و ارتباط صمیمی با نیروهاشون داشتند وهمین طور هم به شهید مرتضی .که وقتی خبر شهادت ایشون رو میشنوند بسیار ناراحت میشوند وحتی فرمو دند ای کاش من بجای ایشون شهید میشدم ایشون آینده نظام وسپاه بودند ودر مراسم اربعین شهید با توجه با مشغله ی کاری زیادی که داشتند گفتن من حتما باید خودم بیام حسین قمی واقعا گمنام بوده ومیخواهم از گمنامی درشون بیارم وحتی تو تمامی مراسم ایشون فرماندهان و نیروهای عراقی ،سوری، لبنانی یمن،و....حضور داشتند .
*: چه توصیه ای به جوانان دارید فرمانده حسین: خواهش من به جوانان عزیز وبرومند کشورمون که واقعا در همه عرصه های
علمی ،سیاسی،نظامی ،اجتماعی و..... در زمان حساس ونیاز خوب درخشیدند اینه که درسته سختی ها ودشواری های زیادی در پیش رو داریم ویقین بدانید که نجات همه ی ما در پیروی از ولایت فقیه هست وهرگز فراموش نکنید که شما شایسته ترین خلق شدیدومن باور دارم که شما عزیزان ان شاالله بهترین یاران امام زمان ( عج) هستید
*: خیلی ممنونم از وقتی که برای ما قرار دادیدو شهید بزرگوار را مهمان دلهایشان کردید ان شاالله بتوانیم پیرو واقعی راه و سیره شهدا باشیم
ان شاءالله همه ما بتونیم ادامه دهنده راه شهدا وحافظ خون شهدا باشیم وهمچون شهدای بزرگوارمون در همه جهات چشم وگوش مان به فرمایشات حضرت آقا باشه وپیرو ولایت فقیه باشیم فقط از این طریق میتوانیم در همه ی عرصه ها موفق وسربلند باشیم اللهم العجل الولیک الفرج بحق خانم زینب کبری ( س)
*: شادی روح امام شهدا شهدای گمنام مدافعین حرم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید حسین پور و صبوری دل خانواده شهید ۱۴گل صلوات اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ان شاالله
سوالات حاضرین:
جهانشاهی: با عرض سلام ببخشید رابطه این شهید با بسیج و گردان چگونه بود ؟ آیا دوره کارت سبز رفتند ؟ از ویژگی های ایشان در دوران نوجوانی میشه چند مورد بگید ؟
**: علیکم سلام آقا مرتضی از دوره ابتداییتو کانون بسیج وهم در دوران راهنمایی تو بسیج مدرسه وهم پایگاه بسیج محل هم دوره ی عادی وفعال حضور داشتند وبیش از حد هم فعال بودند وبا توجه به سنش همیشه مسولیت های زیادی بهسون میدادند که اغلب با اعتراض من مواجه میشد که چرا این حجم کار رو به شما محول کردند.
مصاحبه :واحد فرهنگی کانون رهپویان شهدای جهان اسلام
شناسه خبر : 2145
تاریخ : 1401/3/28 17:39:25
لینک خبر : https://daryaaknar.ir/sl/0YQMbt
نویسنده خبر : 
نظرات
0