نقد را برخی مساوی با ایراد گرفتن و گفتن نقص می دانند؛ ولی نقد بررسی و واکاوی خوبیها و بدیهای کلام و بیان آنهاست.
نقد نیازمند واقع بینی است. آنچه را که هست ببینی؛ نه تنها بدیها را چنان که یک منفی نگر محض و سیاه نما می کند و نه فقط خوبیها را آن گونه که یک خوشبین مطلق دور افتاده از واقعیت و گاهی فرو رفته در عالم خیال می کند؛ پس در نقد کردن اگرچه برای دیدن واقعیتهای بد، نیاز به منفی نگری و بدبینی هست؛ ولی منفی نگری محض نیست. نقد سبب رشد و پیشرفت می شود چون با بیان خوبیها، انگیزه کننده کار تقویت می شود و با بیان نقصها و راه برطرف کردن آنها، کار تکمیل می شود. اکنون با این وصف، آیا باید نقد را گرامی بداریم و با روی گشاده بپذیریم یا از پذیرش آن خودداری کنیم؟
با نقد چگونه برخورد می کنند؟
گروهی از مردم نقد را با گشاده رویی و مسرت می پذیرند و پس از بررسی آن، در صورت درستی آن را به کار می گیرند و در صدد رفع عیوب کار و تکمیل آن بر می آیند؛ حتی بعضی از آنها از ناقد نیز برای راهنمایی شان به عیوب کار و دیدن و توجه کردن به آنچه که از حواس و نگاه خودشان مخفی مانده است، تشکر می کنند . حتی بالاتر از این، اگر نقد ناقد وارد هم نباشد برای توجهی که به کارشان کرده است آن را شایسته نقد دیده، وقت خود را صرف بررسی و عیب یابی کار آنها کرده، زمینه ساز تکمیل کار و رشد آن شده است، از او تشکر و سپاسگزاری می کنند. چنین افرادی اولاً، به درستی، عیب و اشکال کار خود را به معنای اشکال و ایراد شخصیت کننده کار نمی دانند. ثانیاً شخصیتی متین و خودساخته، اراده ای محکم، دانش و درایتی ستودنی و کامل دارند که با ایرادی آشفته نمی شوند و با ایراد گرفتن بر کارشان خودشان را کوچک شده نمی بینند آنها واقعاً بزرگ اند نه این که خود را بزرگ بنمایانند. شخصیتشان حبابی نیست که با یک ایراد و انتقاد بترکد؛ بلکه چون صخره های سترگ و کوههای استوارند که با هیچ بادی نمی لرزند.
دیگر، وقتی با بیان عیب و نقص گفتار یا کردار خود رو به رو می شوند، در زیر باران نقد چتر بی تفاوتی بر سر می گیرند و برای حرف هیچ کس ارزشی قائل نمی شوند. بعضی از آنها حتی حاضر به شنیدن آن هم نیستند و می گویند چه را خود تشخیص دادهایم انجام می دهیم حتی اگر اشتباه باشد. گاهی این گونه افراد را با عنوان افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، ستایش می کنند؛ اما به نظر می رسد که اگر سخنی را گفتیم یا کاری کردیم با همه دقت هایی که خود کرده ایم و حواس را بر آن متمرکز کرده ایم از آنجا که انسان نمی تواند همه امور را به تنهایی ببیند و در آنها به طور شایسته عمل کند عقل حکم می کند که آن را داوطلبانه در معرض مشورت و نظر خواهی دیگران قرار دهیم و یا دست کم از پذیرش نظر و دیدگاه داوطلبانه دیگران خودداری نکنیم؛ بلکه از آن استقبال کنیم تا با استفاده از آنها در راستای رشد دستاوردهای خود بهره ببریم.
و گروه سومی از مردم هستند که با شنیدن نقص کار خود، رنجیده خاطر می شوند و از پذیرش عیوب کارشان خودداری می کنند؛ حتی برخی از آنها پرخاش می کنند و به دنبال مجازات و انتقام گرفتن از ناقد و کسی برمیآیند که عیب کارشان را به آنها گفته است. آنها افرادی ضعیف النفس هستند که کارشان را با خودشان یکی می پندارند و از آشکار شدن نقص پنهان کرده و نهفته در درونشان هراسان و بیمناک هستند. تظاهر به بزرگی می کنند؛ ولی در حقیقت و باطن، افرادی کوچک، با شخصیتی متزلزل هستند که با بزرگنمایی و تکبر می خواهند خود را بزرگ، با سواد، با شخصیتی متین و دارای سایر کمالات نشان دهند. آنها افرادی هستند که جا دارد برایشان دل بسوزانیم و بر آنها ترحم کنیم و از شکستن شخصیت ظاهری که برای خود ساخته اند و به آن دلخوشند، پرهیز کنیم تا مبادا با شکسته شدن ظاهر و برملا شدن باطن ضعیف شان، خود را خوار و ذلیل ببینند و احساس درماندگی کنند؛ بلکه در صورت امکان به راهنمایی آنها بپردازیم و کمک کنیم تا به رفع ضعف درون و به تکمیل شخصیت خویش بپردازند. کار خود را از شخصیت خویش جدا بدانند و ایراد بر کار را اشکال بر شخصیت خود نپندارند با امید به این که حق پذیر باشیم و دیگران را نیز به حق پذیری دعوت کنیم.
نظرات
0