ممنون میشم کمی از خودتان برایمان بگویید؟
با عرض سلام من فرانک انصاری متولد اول فروردین ۶۳ و اهل اردبیل هستم. از بچگی با مطالعه کتابهای نویسندگان معروف خارجی و ایرانی به داستان نویسی علاقهمند شدم و شروع کردم به نوشتن داستان. بزرگترین رویایم نویسنده شدن و چاپ کتابهایم بود. این کار را با حضور در کلاس های داستان کانون و حوزه هنری ادامه دادم و در مسابقات مختلف شرکت کردم و توانستم قلمم را در موضوعات مختلف به چالش بکشم.
اثر ارزشمندتان رو معرفی می فرمایید؟ ژانر مورد علاقه شما؟
از من تا به حال ۸ کتاب به چاپ رسیده است که اکثر آنها در ژانر دفاع مقدس میباشد. اولین کتاب چاپ شده از من کتاب رمان نوجوان (( ب مثل بابا، ع مثل عشق)) است که درباره مدافعان حرم میباشد. یک مجموعه داستان کوتاه دو زبانه هم دارم به نام ((ایلان ایلی)) که داستانهای کوتاهی با موضوعات مختلف دارد. دو کتاب رمان نوجوان هم دارم که زیر چاپ هستند و در ژانر طنز و تخیلی میباشند. بقیه کتابها خاطرات رزمندگان دفاع مقدس هستند که به همت بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل و انتشارات خط هشت به چاپ رسیدهاند. اما ژانر مورد علاقه من رمان نوجوان است. چون حس میکنم با زبان نوجوانان آشنا هستم و خودم را به دنیای آنها نزدیک میبینم. از طرفی میبینم کتابهایی که در این حوزه نگاشته میشوند جوابگوی نیازهای روحی و فکری آنها نیست. برای همین سعی میکنم در این زمینه بیشتر فعال باشم.
یه مقدار از مولف های ژانر تخیلی و فانتزی برایمان بگویید؟
ژانر فانتزی سبکی در ادبیات است که عناصر جادویی و ماورایی را، که توی جهان واقعی وجود ندارند، در خودش جای میدهد.خیلی از نویسندهها دنیاهای کاملا خیالی خودشان را بهوجود میآورند که قوانین فیزیکی و منطقی منحصربهفرد، جمعیتی شامل نژادها و موجودات غیرواقعی و موارد ویژهی دیگری را دارا هستند. طبیعت این ژانر براساس حدس و گمان هست و به واقعیت و علم گره نخورده است.جادو و نیروهای ماورایی همیشه بخش اصلی طرح، درونمایه یا فضای داستانهای فانتزی هستند. داستانهای علمی تخیلی هم یکی از ژانرهای ادبیات هست که در آن داستان خیالی با موضوعی علمی گره میخورد و با پس زمینه تخیل داستان شخصیتهای خیالی را به گونهای تعریف میکند که برای مخاطب قابل باور باشد. هر دوی این ژانرها از گونههای جذاب ادبیات جهان هستند که امروزه طرفداران زیادی دارند.
با توجه به این که شما مدرس نویسندگی هم هستید، بفرمایید نقش آموزش چقدر برای نوقلم ها ضروری است؟
نوشتن داستان سه ضلع مثلث دارد. ضلع آموزش، استعداد و تکرار و تمرین. اگر یکی از این سه ضلع نباشد، اضلاع مثلث کامل نخواهد بود و به طبع داستان خوبی از نویسنده آن شاهد نخواهیم بود. نویسندگان نوقلم اگر میخواهند در امر نویسندگی موفق باشند حتما باید آموزش و حضور در کلاسهای نویسندگی را جدی بگیرند و از حضور اساتید صاحب سبک استفاده کنند تا داستانهای آنها به حد مطلوبی برسد. وگرنه کسی بدون تکرار و تمرین یا آموزش مادرزادی نویسنده خلق نشده است و هر کسی میتواند با رعایت این موارد داستان بنویسد.
در نوشتن چقدر از روان شناسی کمک می گیرید؟
سعی میکنم شخصیت های داستانم را بشناسم. با آنها رفیق و همنشین باشم و از ابعاد مختلف شخصیت آنها آگاه باشم. در این صورت است که میتوانم شخصیت خودم را در جهان داستانم خلق کنم. بدون آگاهی از روان و شخصیت داستان نمیتوانم داستان بنویسم. برای همین سخت به کندوکاو و روانشناسی شخصیتهای داستان معتقد هستم.
راهکارهای شما بعنوان یک معلم برای علاقمند کردن کودک و نوجوان به کتاب وکتابخوانی چیست؟
من همیشه سعی میکنم کتابهای مختلف را برای بچهها بخوانم و آنها را با نویسندگان مختلف و آثارشان آشنا کنم. سعی میکنم از هر فرصتی برای خوانش کتاب برای بچهها و آموزش بحثهای آموزشی به کمک کتاب استفاده کنم تا آنها هم با کتاب مانوس شوند و آگاهی و سواد فرهنگی خودشان را بالا ببرند. از طرفی من به این اعتقاد دارم که اگر والدینی خودشان اهل مطالعه نباشند نمیتوانند فرزند خود یا فرزند دیگران را به سمت مطالعه سوق دهند. باید این را اول به خودمان بقبولانیم که دوستی بهتر از کتاب پیدا نخواهیم کرد و با پذیرش این موضوع و مانوس بودن به کتاب فرزندان هم از ما الگو خواهند گرفت.
آیا نوشتن برای کودک و نوجوان سختر از نوشتن برای بزرگسال است؟
نوشتن برای گروه سنی کودک و نوجوان همیشه دشوارتر هست. چون باید زبان مخصوص و دایره واژگان آن گروه سنی را توی اثرت لحاظ کنی و به جهان آنها نزدیک بشوی تا بتوانی مضمون خودت را توی داستانت بگنجانی.
نوشته های تان را چه مقدار بازنویسی می کنید؟
من خیلی روی بازنویسی آثارم وقت میگذارم. رمان طنز نوجوانی را که امسال تمام کردم؛ بیش از پنج بار بازنویسی کردم. اگر بازنویسی نباشد، آثار یک نویسنده ارزش آنچنانی نخواهد داشت و زیباییهای یک اثر به خاطر اشتیاق و عجله او هنگام نوشتن از بین خواهد رفت. اما اثر یک نویسنده اگر بازنویسی شود، قطعا مثل الماس خواهد درخشید.
نظرتان را در مورد جامعه نویسندگان در کشور ما بفرمایید؟
در کشور ما نویسندگان زیادی هستند که در حوزه و قالبهای مختلف مینویسند و شاید بیشتر آنها صاحب سبک هستند. اما به نظرم تعامل جدی و تاثیرگذاری در حوزهی نویسندگی و انتقال تجربیات به نسل جوان نویسنده صورت نگرفته و لازم است مسئولین فرهنگی کشور در این زمینه توجه ویژهای داشته باشند.
نوشتن برای کودکان باید به چه مولف هایی توجه شود؟
داستان ها باید در برگیرنده نکات مهمی باشند که بتوانند دانشی بر دانش کودک بیفزاید. نحوه درست زندگی کردن را به زبانی ساده و شیرین به تصویر بکشاند تا هم از آن شیرینی لذت ببرد و هم امور و هدف داستان را به خوبی بفهمد و درک کند.انتخاب عنوان کتاب هم حائز اهمیت است. اگر عنوان جذابیت و گیرایی نداشته باشد کودک سراغ آن کتاب نمی رود.داستان های کودکان باید به زبان کودکان باشد تا کودک متوجه آن شود. مولانا، شاعر بزرگ ایرانی میگوید: چون که با کودک سر و کارت فتاد / هم زبان کودکی باید گشاد». به عنوان یک نویسندهی کودک باید این یک بیت را مدام در خاطر داشته باشیم و سر لوحهی کارمان قرار بدهیم و داستان را با لحن خاص کودک روایت کنیم.
نظر شما در مورد تفکیک گروه سنی برای کودک و نوجوان چقدر مهم است؟
خب کتابهایی هستند که از نظر موضوع و زبان و دایره واژگانی استفاده شده در آنها به گروه های سنی مختلفی تقسیم بندی شده است و به نظرم کار درستی است. چون اگر مخاطب این گروهها بدون توجه به گروه سنی خاص آن کتاب به مطالعه بپردازند، صد در صد در فهم مضمون کتاب به مشکل برمیخورند و چه بسا از خواندن کتاب هم دلزده میشوند. پس بهتر است کتاب هر کودک با توجه به گروه سنی آن انتخاب شود تا تاثیر مطالعه کتاب هم بیشتر بشود.
استاد عباسلو معتقد است، چیزی را بنویسید که اجازه خواندن آن را به بچه ها و عزیزان خودتان می دهید و از خواندن آن متن توسط آنها خجالت نکشید با این گفته چقدر موافق هستید؟
با این حرف موافقم. اثری که برای مخاطب آگاهی نداشته باشد، ارزش نوشتن و خواندن هم ندارد. پس من چیزی را مینویسم که با ارزش باشد و بتواند مورد استفاده اقشار مختلف جامعه باشد.
فرمودید خاطره نویسی دفاع مقدس هم در رزومه کاری دارید میشه کمی از تفاوت خاطره نویسی با داستان برایمان بگویید؟
بله بیشتر کارهای من در حوزه خاطره نویسی دفاع مقدس هست. خاطره و داستان شباهت های زیادی به هم دارند و شاید به خاطر شباهتهای خاطره به داستان بود که جذب خاطره نویسی شدم. روایت، سوژه، زاویه دید و شخصیت در هر دو قالب وجود دارند. اما چیزی که آنها را از هم متمایز میکند، عنصر تخیل هست که در داستان بسیار استفاده میشود. ولی در خاطره به هیچ وجه نباید از آن استفاده بشود. از طرفی در خاطره سهم استناد و واقعی بودن مطالب بسیار مهم است.
نظرات
3خانم انصاری واقعا بی نظیر هستند.قلمتان مانا استاد عزیز
خانم انصاری از فعالان و دلسوزان عرصه ادبیات داستانی هستند . من کارهایشان را تحسین می کنم . هدفمند هستند . برایشان بهترینها را آرزومندم .
خانم فرانک انصاری معلم کلاس سومون بود خیلی معلم خوبی بود تو مدرسه ارشیا .دلم خیلی براش تنگ شده من یکی از شاگردای کلاس سومش بودم امیدوارم هرجایی که هست شاد وسلامت باشن ❤ خانم انصاری دلتنگتم