شور شورا
در راستاى مشاركت توده مردم مسلمان ايران در تعيين سرنوشت خويش، امام خمينى رحمهالله در نهم ارديبهشت ماه 1358، فرمان تاريخى خويش را مبنى بر تثبيت حاكميت ملت ايران بر سرنوشت خويش و تشكيل شوراهاى اسلامى به شوراى انقلاب، اعلام كرد : در جهت استقرار حكومت مردمى در ايران و حاكميت مردم بر سرنوشت خويش كه از ضرورتهاى نظام جمهورى اسلامى است. لازم مىدانم بىدرنگ به تهيه آييننامه اجرايى شورا، براى اداره امور محل شهر و روستا در سراسر ايران اقدام و پس از تصويب به دولت ابلاغ نماييد تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا درآورد.
(بخشى از پيام امام خمينى رحمهالله در تاريخ 9/2/58)
مفهومشناسى شورا
واژههاى «تشاور» «مشاوره» و «مشورت»؛ همگى به معناى استخراج رأى درست به واسطه مراجعه برخى به برخى ديگر است و «شورا» امرى است كه درباره آن «مشورت» صورت مىپذيرد و «شور» از «شدت العسل» مشتق شده و وقتى است كه عسل از محل اصلىاش بيرون آورده شود و استخراج گردد. «مشورت» يعنى مشورت و كنكاش كردن، رأى زدن با هم، سگاليدن با يكديگر و بيرون آوردن عسل و چيدن آن از لانه زنبور.
آيا مىدانيد : عسل را وقتى از كندو استخراج مىكنند، بايد خيلى آهسته و با لطايفالحيل عمل كنند كه زنبورها تحريك و متوارى نشوند تا كمكم عسل را بيرون بياورند؛ به نظر مىرسد افرادى كه مىخواهند به شور بنشينند بايد احساساتشان تحريك نشود و در مورد يك مسأله با قدرت فكرى، رأى قاطعى كه در سرنوشت يك خانواده يك محل و يك كشور مؤثر است اتخاذ كنند.
جايگاه شورا در قرآن و سيره
قرآن كريم در آيات مختلف نمونههاى شاخصى از مشورت شخصيتهاى تاريخى را نقل كرده كه نشانه رواج آن در ميان ملل و اقوام مختلف است. در قرآن، از مشورت ملكه سبا با سران كشور، مشورت زن و شوهر در امور خانوادگى، مشورت مؤمنان با هم، و مشورت پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله با اصحاب و ياران سخن گفته است. در اهميت مشورت و شورا، همين بس كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله و اولياى الهى، با وجود عصمت و اتصال به منبع لايزال وحى الهى و قوه تفكر و تعقل نيرومندشان به مشورت مىپرداختند. سيره عملى پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله و معصومين عليهمالسلام همه بيانگر تأكيد خاص ايشان در به جا آوردن اين سنت حسنه در جامعه اسلامى است.
هركه بى مشورت كند تدبير
غالبش بر هدف نيايد تير
(سعدى)
جنگ احد
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله پيش از آغاز جنگ احد، در چگونگى مواجهه با دشمن با ياران خود مشورت كرد و نظر اكثريت بر اين شد كه اردوگاه، دامنه كوه احد باشد و ديديم كه اين نظر محصول رضايتبخشى نداشت و به شكست منجر شد. قرآن كريم مىفرمايد: باز هم با آنان مشورت كن، هر چند نتيجه مشورت در پارهاى از موارد، سودمند نباشد؛ زيرا منافع آن به مراتب بيشتر از زيانهاى آن است و آثار پرورشى و شخصيتى آن بيشتر است.
با اين حال مسلّم است كه پيامبر هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمىكرد و در اين موارد تابع وحى بود.
پيامهاى آيه 159 سوره مباركه آلعمران:
- ارزش مشورت را با ناكامىهاى موسمى ناديده نگيريد.
- در مشورت، تفقد، شكوفايى استعدادها، شناسايى دوستان از دشمنان، گزينش بهترين رأى، ايجاد محبت و علاقه و درس عملى براى ديگران نهفته است.
- در كنار فكر و مشورت، توكل بر خدا فراموش نشود؛ خواه به نتيجه برسيم يا نرسيم.
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله با مشورت كردن، از يكسو مسلمانان را متوجه اهميت شورا مىكرد و از سوى ديگر، به آنان مىآموخت كه بدين روش عمل كنند و مشورت را به عنوان يك اصل و قسمتى از برنامه حيات اجتماعى خويش قرار دهند. پيامبر صلىاللهعليهوآله : «اى على! هيچ پشتيبانى مطمئنتر از مشورت كردن در كارها نيست.»
مشورت كن با گروه صالحان
بر پيمبر امر شاورهم بدان
« امرهم شورا » براى اين بود
كز تشاور سهو و كژ كمتر رود
(مولوى)
امام على عليهالسلام و امر شورا
در الگوى حكومتى امام على عليهالسلام جايگاه مردم و پاسداشت حقوق فردى و اجتماعى آنان از سوى حاكميت اسلامى از مهمترين مؤلفههاى مورد توجه است. در نگاه ايشان، اين عامه مردم هستند كه مىتوانند در شرايط سخت و ناگوار، نقطه اتكاى حكومت باشند. آرى حضرت در صحنههاى مختلف باياران خود مشورت مىكرد و از آنان نظر مىخواست و مىفرمود: «از گفتن سخن حق و يا مشورت عدالتآميز خوددارى نكنيد».
تاریخچه شورا
تاريخچه شورا در اسلام :
اصل شورا به عنوان شيوه اي قابل اجرا در مديريت سياسي جامعه اسلامي پذيرفته شده و بر آن تاكيد شده است . در اهميت شورا در اسلام همين بس كه سوره اي در قرآن با 54 آيه به نام (شوري) نامگذاري شده است . قرآن شورا را به دو صورت معرفي مي كند . يكبار، با تبيين خصايص مؤمنان و رهروان راه مكتب ، اصل شورا را به عنوان يك خصوصيت جوشيده از ايمان و جامعه اسلامي معرفي مي كند چنانكه در سوره شوري آيه 38 آمده است : « افراد شايسته با ايمان كساني هستند كه اجابت نمودند نداي پروردگارشان را و امورشان را بين خود به شوري مي گذارند .» قرآن مجيد در جاي ديگر شورا را به صورت يك فرمان و دستور الهي بيان مي كند ، التزام به نظام شورا را بر پيامبر مقرر مي دارد ، بر احترام به ديدگاهها و نظارت پيروان مكتب تأكيد مي ورزد و آن را يكي از خصيصه هاي رهبري و از رموز پيروزي مي شمارد . در همين زمينه آيه 159 سوره آل عمران تصريح مي دارد : « پس به سبب رحمتي از خدا با آنان نرمي نمودي و اگر تندخوي و سخت دل بودي البته از دورت پراكنده مي شوند ، پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در امور با آنان مشورت كن ، پس چون تصميم گرفتي بايد بر خدا توكل كني زيرا خدا ، توكل كنندگان را دوست مي دارد .» بحث شورا در قرآن و اسلام جزو ذات دين مبين اسلام مي باشد كه هم قرآن و هم اسلام سرسختانه با استبداد مقابله مي كنند به همين لحاظ افراد نسبت به يكديگر برتري ندارند . از سوي ديگر شورا در چهارچوب نظريه حاكميت مردم مي گنجد كه در آن هر يك از افراد مردم مساويند و بدون سلطه يكي بر ديگري ، در تعيين سرنوشت خويش حسب السهم نقش تعيين كننده دارند . در سيره و سنت پيامبر بزرگ و عظيم الشان اسلام نيز شاهد اجراي اصل مشاوره در امور مختلف به خصوص در زمان جنگ ها هستيم ، به عنوان مثال در زمان جنگ احد شوراي تشكيل شده نظامي با اصرار جوانان انصار كه اكثريت را داشتند پيامبر به راي و نظر آنان احترام گذاردند و در بيرون از شهر مدينه به رويارويي با مشركان پرداختند . يا در آستانه جنگ خندق به دستور پيامبر گرامي «شوراي دفاع» تشكيل شد كه در آن بنا به پيشنهاد سلمان فارسي قرار شد كه دور شهر مدينه خندقي حفر گردد تا جلوي تهاجم دشمن گرفته شود و پيغمبر هم اين نظر را پذيرفتند . علاوه بر پيامبر ساير ائمه معصومين نيز قول ها و احاديثي در خصوص مشورت و شورا بيان نموده اند . اما لازم به ذكر مي باشد كه بحث مشورت و شورا در چهارچوب مسايل حكومتي و مسايل دنيوي افراد مي باشد نه در اموري كه مربوط و خاص خداوند است زيرا در هيچ كجا نقل نشده است كه مثلاً پيامبر در خصوص كيفيت چگونگي نماز،روزه ،حج و ساير امور ديني با مردم مشورت نمايند يا شورا تشكيل دهند كه محل قبله كجا باشد؟! تاريخچه شورا در جهان : يونان باستان يكي از عمده ترين سرچشمه هاي شورا و حكومت شورايي به شمار مي آيد . اين مرز و بوم به سبب شرايط جغرافيايي و تاريخي خود تركيبي از مدينه هاي گوناگون يا «دولت شهرهاي» كوچك بود . به قرار مدارك تاريخي ، هر كدام از اين مدينه ها براي خود قانون اساسي خاص خويش را داشته اند . لكن اين دولت شهر از دو جهت با دولت به معناي امروزين كلمه تفاوت دارد : نخست ابعاد جغرافيايي آنها، دولت شهر مجتمعي بود از شهروندان كه از رهگذر گونه اي دموكراسي مستقيم اداره مي شد . مردم در ميدانهاي عمومي اجتماع مي كردند تا ازراه انتخابات يا قرعه كشي ، فرمانروايان را منصوب يا معزول دارند . همچنين براي بررسي سياست ها و گرفتن تصميمات مهم به طور منظم گرد هم مي آمدند ! به اين ترتيب ، هر شهروندي خود هم فرمانروا بود و هم فرمانبر ، مسئوليت ها به مدت كوتاهي به افراد برگزيده مردم واگذار مي شد . يعني ادواري بودن حكومت كه بعداً در حكومت هاي مدرن به عنوان اصل پذيرفته مي شود در اين دولت ، شهر اصل بود . در ايران باستان و در زمان حكومت اشكاني ها مجلس سه گانه اي به نام هاي «شوراي خانوادگي» ، «شوراي بزرگان» كه اجتماع آن رو به نام «لهستان» ناميده مي شود وجود داشت و در واقع تركيبي از اعضاي خانواده سلطنتي و نمايندگان آريستوكراسي بود.
تاريخچه شورا در اسلام :
با گسترش شهر نشيني و افزايش جمعيت ديگر امكاني براي اعمال اين گونه دموكراسي هاي مستقيم وجود نداشت وبه تدريج انديشمندان و سياستمداران به فكر ايجاد نظام دموكراسي غير مستقيم و نظام نمايندگي مردم از طريق انتخابات برآمدند اين نظام اولين بار در انگلستان اجرا گرديد و در عمل نمايندگان رعايا يا شهروندان انتخاب شدند ، تا سهمي از قدرت سلطان را نظير تصويب ماليات ، وضع قانون ، نظارت بر عملكرد مأموران اجرايي ، از آن خود كنند و از آنجا كه از اعتماد مردم برخوردارند به نام آنان بخواهند و به نام آنها عمل نمايند .
بعد از وقوع انقلاب كبير فرانسه در سال 1789 نظام نمايندگي و شورايي چه به صورت نظام پارلماني چه به صورت شوراي شهر گسترش و رواج زيادي در كشورهاي مختلف جهان نمود و امروزه تقريباً اصل شوراي شهر در اكثر كشورهاي توسعه يافته و كمتر توسعه يافته پذيرفته شده و جزء اصولي از قانون اساسي آنها گرديده ، هر چند كه از لحاظ كميت و كيفيت كار با هم تفاوتهايي دارند .
تاريخچه شورا در ايران :
پس از مشروطه و تصويب قانون اساسي به صورت جدي ، فكر زندگي شورايي در ايران به فعليت رسيد . به عبارت ديگر يكي از دستاوردهاي بسيار حائز اهميت ، نهضت مشروطه خواهي جدا از به رسميت شناختن تفكيك قوا ، تقسيم قدرت سياسي و اداري كشور بين حكومت مركزي و حكومت هاي محلي بود . چهار اصل 92،91،90و 93 متمم قانون اساسي در خصوص انجمن هاي ايالتي و ولايتي تلاشي بود براي شناسايي زندگي شورايي و تعيين حد و حدود قانون آن ، به موجب اصل 90 متمم قانون اساسي «در تمام ممالك محروسه انجمن هاي ايالتي و ولايتي» بر طبق نظامنامه خاصي تشكيل خواهد شد . هدف از تاسيس انجمن هاي ايالتي و ولايتي با « اختيارات تامه» شركت دادن افراد در اداره امور محلي خود و انجام اصلاحات براي تامين منابع اهالي است . (اصل 92) ضمن اينكه طبق اصل 93 «صورت خرج و دخل ايالات و ولايات از هر قبيل توسط انجمن هاي ايالتي و ولايتي طبع و نشر مي شود» . از اولين و مهمترين تصميمات مجلس شوراي ملي پس از استقرار مشروطه تهيه و تصويب قانون انجمن هاي ايالتي و ولايتي و قانون بلديه مصوب 20 ربيع الثاني 1325 ه.ق بود . با تصويب اين دو قانون كه تاييدي بود بر ضرورت زندگي شورايي و سيستم عدم تمركز ، اداره امور محلي و شهرداري ها به انجمن هاي ايالتي و ولايتي و بلديه كه منتخب اهالي بود ، واگذار مي شد.به موجب ماده 2 فصل اول قانون انجمن هاي ايالتي و ولايتي در مركز هر ايالتي انجمني موسوم به انجمن ايالتي از منتخبان ايالت و توابع آن و نمايندگان كه از انجمن هاي ولايتي فرستاده مي شوند ،تشكيل مي شود . تشكيل انجمن هاي ايالتي و ولايتي به منظور پيشبرد سريع برنامه هاي اجتماعي ، اقتصادي ، عمراني ، بهداشتي ، فرهنگي و آموزشي در استان ، شهرستان ، شهر، بخش و روستا انجام مي گيرد. انجمنهاي ايالتي حق اظهار نظر در وصول ماليات به هر عنوان كه موافق باشند را دارند و مي توانند در كليه شكاياتي كه از حاكم ايالات و ولايات مي رسيد رسيدگي كرده ، هر گاه رفتار حاكم بر خلاف قانون باشد به او تذكر بدهند . مادامي كه ادارات عدليه تشكيل نشده ، در صورتيكه كسي از حكمي كه درباره او از يكي از محاكم عرفيه صادر شده باشد به انجمن شكايت كند ، انجمن مي تواند در همان محكمه امر به استيناف و تجديد رسيدگي نمايد ، هر ايالت يا ولايت داراي بودجه خاص خود است كه در خرج و دخل آن در امور امنيت آبادي اختيار كامل دارد. در همان تاريخي كه قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي از تصويب مجلس گذشت ، قانوني درباره شهرداريها تحت عنوان (قانون بلديه) به تصويب نمايندگان مجلس رسيد . وظايف انجمنهاي شهر و شهرداري طبق ماده 20 اين قانون عبارتست از : اداره تمامي امور مربوط به شهر اعم از پاكيزگي و روشنايي و ساير امور خدماتي و رفاهي ، تأسيس و سرپرستي كتابخانه ها ، موزه ها ، مرمت مساجد و مدارس و همكاري با حكومت در راه اندازي نمايشگاهها و ميادين ، تقويت و حمايت حرفه هاي مختلف و سرانجام اداره كردن اموال منقول و غير منقول و سرمايه هايي كه متعلق به شهر است .
قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي و قانون بلديه مصوب 20 ربيع الثاني 1325 ه.ق (1286 ه.ش)بيش از 4 سال اجرا نشد، چرا كه به علل مختلف از جمله به دليل بي ثباتي و تشنجات سياسي داخلي و فشارها و تهديدهاي روز و انگليس دولت در سال 1329 ه.ق ضمن تقديم برنامه خود به مجلس شوراي ملي ، به طور ضمني اجازه انحلال انجمن ايالتي ولايتي و شهرداريها را از مجلس شورا اخذ كرد و وزارت كشور وظايف شهرداريها را به عهده گرفت . ابتدا در سال 1328 اداره شهرداريها و در سال 1329 اداره شهرستان و استان با تصويب قوانيني به عهده اهالي محلي واگذار شد . در چهارم مرداد 1328 كميسيون كشور قانون جديد شهرداريها و انجمن شد و قصبات را به تصويب رساند . اين قانون چندين بار در سالهاي 1353، 1354 و خرداد 1355 اصلاح شد . در سالهاي سلطنت محمد رضا شاه مخلوع ، قانوني در خصوص انجمن هاي شهرستان و استان در 30 خرداد 1349 از تصويب مجلس گذشت كه دو بار ، بار اول در 17 تيرماه 1351 و بار دوم در 26 خرداد ماه 1355 برخي از موارد آن اصلاح و مواردي نيز به آن الحاق شد . به موجب قانون انجمنهاي شهرستان و استان به منظور مشاركت اهالي هر محل در اداره امور محلي و در اجراي اصل سپردن كار مردم به مردم و تهيه موجبات آباداني و عمران شهري و روستايي و تشخيص و تعيين نيازمنديهاي محلي و تامين آن ، در مركز هر شهرستان به استثناي پايتخت تشكيل مي شود . هر يك از انجمن هاي شهرستان و استان داراي بودجه اي مستقل بوده كه از درآمد حاصل از آن عوارض و اموال و تاسيسات متعلق به انجمن و كمك هاي حكومتي تامين و در راه تحقق وظايف هزينه مي شود . تلاش براي تحقق قانون شوراها : بعد از شهريور 1320 كه بار ديگر موقتاً فضاي باز سياسي بر جامعه حاكم شد ، مساله خودگرداني شهرها و شهرستانها و شركت دادن مردم در اداره امور خود مورد توجه واقع شد و به همين دليل از طرف دولت لوايحي تهيه و تقديم مجلس شد و تلاش گرديد نظام عدم تمركز و زندگي شورايي جامه عمل به خود بگيرد . حتي در سالهاي پس از پايان جنگ تحت تاثير شرايط رقابت انگيز قدرت هاي جهان و بي ثباتي سياسي داخلي و فعاليت هاي نهادهاي مشاركت ، دستورالعمل هاي اجرايي مهمي توسط نخست وزيراني چون ابراهيم حكيمي ، احمد قوام و حاجي علي رزم آرا صادر شد ، ولي هيچگاه و در هيچ زماني انجمن هاي ايالتي و ولايتي به طور واقعي تشكيل نشد . در واقع بيشترين فشار براي تشكيل انجمن هاي ايالتي و ولايتي از جانب فرقه دموكرات آذربايجان بود . روز 12 شهريور 1324 توسط اعضاي فرقه دموكرات آذربايجان به انتشار بيانيه اي مشتمل بر 12 ماده كه حاوي ديدگاههاي اساسي اين فرقه بود ، رسماً تاسيس شد . در اين بيانيه بر ضرورت تحقق قانون اساسي و يكي از اصول اساسي آن يعني زندگي شورايي و مشاركت مردم از طريق فعال كردن انجمن هاي ايالتي و ولايتي تاكيد شده بود . همچنين در بيانيه ذكر شده بود كه بزرگترين وظيفه آزادي خواهان ، مبارزه براي ايجاد انجمن هاي ايالتي و ولايتي است ، بنابراين «بايد به زودي انجمن هاي ايالتي و ولايتي انتخاب شده و شروع به كار نمايند ، اين انجمن ها ضمن فعاليت در زمينه فرهنگي ، بهداشتي و اقتصادي به موجب قانون اساسي اعمال تمام ماموران دولتي را بازرسي كرده در تغيير و تبديل آنها اظهار نظر خواهند كرد .»
نظرات
0