سید فرید کتابچی نسل چهارم این خاندان که با خوشرویی پذیرای اهل قلم بود با حوصله به تک تک سوالات پاسخ داد.ایشان در پاسخ اولین سوال پرسیده شده،
از مغازهای که حالا نسل به نسل حکم شغل آبا و اجدادیاش را پیدا کرده و دنباله قدمتش برای یک و نیم قرن پیش است و اتفاقی که به واسطه کسب کار و جد او در شیراز کلید زده شد برایمان گفت:
«پدر پدر بزرگ من در شیراز زندگی میکرد. او را سید محمدعلی شیرازی صدا میزدند. کتابها آن زمان در ایران چاپ نمیشد و از بمبئی هندوستان بهوسیله کشتی به بندرعباس میآمد و ازآنجا به شیراز منتقل میشد؛ چون شیراز آن موقع مهد علم، فرهنگ و کتاب بود تا جایی که بعد از شیراز در شهرهای دیگر مثل اصفهان و مشهد پخش میشد.کتابهایی که هم به زبان فارسی و هم به زبان اردو بودند.» اسم اسلامیه هم از همین کتابها گرفته شد چون بیشتر این کتب در حوزه تاریخی و مذهبی بودند.
قلدری رضا شاه
انگار آقای کتابچی به کسادی بازار کتاب و پایان این چرخه قشنگ و میراث دوستداشتنی فکر میکرد، که در پاسخ سوال بعدی کمی مکث کرد و بعد از قلدری رضا شاه برایمان گفت: رضا شاه به خاطر ساختن وزارت دارایی دستور میدهند که مغازهها تخریب شود تا اینکه بعد از مدتی شهرداری دستور خرابی این محل(کنونی) را میدهد تا اینجا را خیابان و بازار کنند. پدر ما هم اینجا را که یک خانه بوده میخرد، خرابش میکند و به مغازه تبدیل میکند.
کتابفروشها یا عاشقند یا مجنون
وقتی از آقای کتابچی درباره این سؤال میکنیم که با وجود موقعیت مکانی و روبهراه نبودن اوضاع بازار نشر مغازه و انتشاراتش چه طور سرپا مانده است ؟
در جوابمان این طور میگوید:« پدر خدا بیامرز ما میگفت:کتابفروشها یا عاشقند یا مجنون که فکر میکنم، دومی شامل حال ماست و درباره موقعیت جغرافیایی اینجا هم باید بگویم، اینجایی که ما هستیم قبلاً یک محیط فرهنگی بود و بیش از ۱۰ کتابفروشی اطراف ما وجود داشت؛ ولی به مرور زمان یکی یکی بسته شد. بعضی به طور کل از این کار کنار کشیدند و برخی هم رفتند خیابان انقلاب، جمهوری.... فعلاً ما اینجا تنها ماندهایم.»
در خاطرات جمعی خاندانش در ادوار گذشته غرق شد
سید فریدهمانطور که پاسخ به مشتری به گفته خودشان تکوتوک و قدیمی که برایشان مانده و یا گذری و اتفاقی سر و کلهشان پیدا میشد را میداد، در پاسخ سوال مشهورترین افرادی که با این کتابفروشی حشر و نشرداشتند، با لبخند طوری که انگار در خاطرات جمعی خاندانش در ادوار گذشته غرق شده باشد، از علامه طباطبایی، امام خمینی، علامه شعرانی که ذوالفنون بودند و کتابهای نشر کتابچی را تصحیح میکردند نام برد و در ادامه خاطرهشیرینی از علامه شعرانی که در چهارراه سیروس منزل داشت و به جای فرا گیری زبان عبری به خاخام کبیسه این محل که آنموقع به محله جهودا معروف بود ، عربی آموزش میداد، اشاره کرد.
رونمایی از کتاب 400 ساله
و در ساعات آخر این دیدار مهندس فرید کتابچی از چند جلد کتاب قدیمی به خط عمادالکتاب، سنگی، پوست گاو، تذهیب طلا کاری شده که قدمت برخی به 400 سال پیش میرسد و در کلکسیون این کتابفروشی نگهداری میشود، رونمایی کرد.
نظرات
0