مخاطب وقتی در مییابد که «زنی در همین حوالی» زندگینامه واقعی افراد نامبرده در متن است دیگر دنبال عناصر داستان و مولفههای آن نیست. زنی در این حوالی با داشتن ویژگی واقع گرایی صرف بدون تصاویر و تخیل، زاویه دید داستانی، صحنهپردازی، توصیفهای ادبی، زبان و نثر هنری، زیباییشناسی، شخصیتپردازی، لحن در روایت و دیالوگ، فضاسازی، زمان و مکانهای بومی و اقلیمی، نمادها و سمبلها، ایجاز، به راحتی قابل خواندن است. و در واقع به سهولت با متن کنار میآید که از زندگینامه به صورت شفاهی بدون تعلیق و پایان بندیهای باز، زبان شفاف و عاری از پیچیدگی متن را دریابد. زندگینامه زنی در این حوالی بر اساس دیدهها، شنیدهها، و تجارب و رویدادهای عینی نوشته شده است. از این رو جذابیت و کششی در متن نهفته است که مخاطب مایل است از این تجربه زیست غیر تکراری استفاده نماید. در این بین، خواننده ماجرایی پر از فراز و نشیب را در مییابد که برایش شگفتانگیز مجذوب کننده است. این کتاب قلم زنانهای دارد حتی به فرض این که نام نویسندهاش را ندانیم از محتویات پر احساس متن که هراز چند گاه به نفع فروغ و زندگیاش مداخله میکند و نیز موضعگیری و جانبداری از فروغ و تالمات و تاثرات حسی قائم بر متن، میتوان فهمید در راس این نوشته نویسندهای است که نمیتواند بیطرف باشد. یعنی نویسنده تحت تاثیر تضعیف حقوق فروغ است و حالات روحی او قرار دارد.این زندگینامه شروع غمباری را روایت میکند. روایت با مرگ فروغ آغاز میشود و آنچه در ادامه میآید زندگی زنی است به نام فروغ.
فروغ انسان روشنی است اما در ارتباطش با آدمها و اجتماع و خانواده آن طور که انتظارش را دارد موفق نیست. این ناکامی اغلب از اطرافیان فروغ بر زندگیاش تحمیل میشود. فروغ دوست دارد روشنایی وجودش را با خود همه جا ببرد. اما در این میان با تیپهای سیاهی چون مجید روبرو میشود. مردی که به جای حمایت و ایجاد محل امن برای زنی که تنهاست خیانت کار میشود و به فروغ و البته به جامعه زنانِ وفادار خیانت میکند. فروغ به مرد دلخواهش نمیرسد. او مرد دلخواهش را در جنگ از دست میدهد و بعد از آن عشقهایی که به سمتاش میآیند را دست نخورده باقی میگذارد. نویسنده محترم این زندگی نامه علوم انسانی و روان شناسی زنها را خوب میشناسد. از فروغ این گونه سخن میراند که در همه حال پای حرفها و اعمال خود ایستاده و نسبت به خود نیز خودمراقبهگی دارد. فروغ نمایندهای از زنهاست، زنهایی که قهرمان نمیشوند و در بیصدایی و سکوت خویش میمیرند و پرپر میشوند اما همین گذشت، سرگذشت جالبی میشود تا دیگران در موردش بنویسند و با آن همذاتپنداری کنند.
نویسندهی کتاب زنی در همین حوالی بدون لکنتهای گفتاری کلام را آنقدر قابل قبول ورز میدهد تا تمام مخاطبین بتوانند به راحتی از محتویات کتاب بهرهمند شوند.در واقع آیینهای است شفاف که بسیاری از موارد تیره و کدر زندگی واقعی را پیش روی مخاطب میگذارد. این زندگینامه منسجم و رخدادهای فردی و خانوادگی و روانی بسیاری را در خود جای داده است که نظاممند و قابل هضماند. آن طور که نقطهی کور و مبهمی را برای خواننده به جای نمیگذارند. این اثر با داشتن تعداد صفحات چهارصد و اندی آنقدر برای خواننده کشش دارد تا مطالب موجود را ظرف چند روز به پایان برساند. در یک کلام فروغ از زندگی وصل و پیمانی متعهدانه میخواست، نقطهای که او را به مکانهایی رویایی سامان دهد. ولی در نهایت رویارویی با رویدادهای عینی، سر از آسایشگاه یا خانهی سالمندان در میآورد و فکر میکند آنجا تنها جایی است که میتواند آرامش از دست رفتهاش را به دست آورد. پس به انتخاب خود پای به آسایشگاه میگذارد و با این رفتن برای همیشه در همان مکان جان خود را تقدیم دوست میدارد و به ابدیت میپیوندد.
پینوشت:
کتاب زنی در این حوالی اثر فرشته طاهری بناب است که در سال ۱۴۰۳ خورشیدی در ۴۳۲صفحه توسط نشر سیب کال اهواز به چاپ رسیده است.
نظرات
0