محمدعلی اسلامی ندوشن، سال۱۳۰۳ در ندوشن که دهکدهای است در صد کیلومتری غرب یزد به دنیا آمد. دکتراسلامی ندوشن، در مورد محل زندگی و خانواده اش جایی گفته است:«ندوشن جایی است دورافتاده و ناآباد که مردم آن میبایست با عسرت زندگیخود را تأمین کنند. خانوادۀ من جزو اعیان ندوشن بودند، یکی ازخوشوقتیهای من در زندگی آن است که خانوادۀ من نه متشرع بود و نه دیوانی، که مظلمهای بر دوش گیرد، جزو مردم میانهحال این کشور به شمار میرفتند و زندگی ساده و بیآزاری داشتند. جد پدری و جد مادری من با آنکه هر دوعنوان روحانی بر خود داشتند، از زی برزگری خود بیرون نرفتند.اولی شیخالاسلام لقب داشت، ولی هرگز به کارروحانیت نپرداخت و دومی که امام جمعهاش میگفتند، فقط یک روز در زندگی امامت مسجد جامع ندوشن کرده بود.»
پدرش خیلی زود مرد.و او خیلی زود یتیم شد.وهمینموجب گشت که خیلی زود ناگزیرشود که روی پای خود بایستد. پس از گذراندن سالهای ابتدایی در ندوشن و یزد، راهی تهران و در محله امیر آباد ساکن شد و قسمتی از متوسطه در دبیرستان البرز، دانشکدۀ حقوق را در تهران گذراند. با آنکه بیشتر گرایش به ادبیات داشت، به جانب حقوقکشانده شد.حاصل سالهای دانشگاه، انتشار مقاله و شعر و گاهیترجمه بود.و همچنین آشنایی با نیما و هدایت.
سفر به پاریس
بعدترهاهم برای ادامۀ تحصیل به پاریس رفت وهمان رشتۀ حقوق را ادامه داد.ولی این ظاهر قضیه بود.بیشتر وقتش را به آموختن زبان می گذراند.پنج سالی که در اروپا بود.بخش اعظمی از وقتش صرف ادبیات، تئاتر و سینما، کنسرت، موزه، سخنرانیها و بعضی درسهای سوربون در زمینۀ هنر و ادب می شد.همۀ آنچه در آن پنج سال نوشت دو سه داستان کوتاه نیمهتمام ، چند قطعه شعر، و رسالۀ دکتریش بود.
محمدعلی اسلامی ندوشن، از نویسندگان و متفکران و شاعرانی همچون،شکسپیر،تولستوی،مولوی،بودلر،جواهر لعل نهرو،هدایت وحافظ تأثیر پذیرفته است.
بازگشت به ایران
اسلامی ندوشن، ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و چند سال قاضی دادگستری شد. پساز آن به تدریس حقوق و ادبیات در برخی دانشگاهها و آموزشگاههای عالی از جمله دانشگاه ملی، مدرسه عالی ادبیات، مدرسه عالی بازرگانی و مؤسسه علوم بانکی پرداخت. او، ۱۳۴۸، بهدعوت فضلالله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) به همکاری با دانشگاه تهران دعوت شد و بهسبب آثارش در ادبیات، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تدریس نقد ادبی و سخنسنجی، ادبیات تطبیقی، فردوسی و شاهنامه، شاهکارهای ادبیات جهان» در دانشکده ادبیات، و تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ ایران در دانشکده حقوق پرداخت. اسلامی ندوشن، ۱۳۵۹ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. آخرین فعالیت او در ایران، تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و تدریس مکتبهای ادبی جهان به دانشجویان دکترا بود.
ازدواج
اسلامی ندوشن، سال۱۳۴۵، با شیرین بیانی نویسنده و استاد تاریخ دانشگاه تهران ازدواج کرد و دو پسر به نامهای رامین و مهران دارد.
آثار
ماجرای پایانناپذیر حافظ،چهار سخنگوی وجدان ایران،تأمّل در حافظ،زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه،استان داستانها،سرو سایه فکن،یران و جهان از نگاه شاهنامه،نامه نامور،ایران را از یاد نبریم،به دنبال سایه همای،ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم،سخنها را بشنویم،ایران و تنهائیش،ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟،مرزهای ناپیدا،شور زندگی (ون گوگ)،روزها (سرگذشت – در ۴ جلد)،پنجرههای بسته،ابر زمانه و ابر زلف،افسانه افسون،دیدن دگرآموز، شنیدن دگرآموز (گزیدهٔ شعرهای اقبال لاهوری)،جام جهان بین،آواها و ایماها،ناردانهها،گفتهها و ناگفتهها،صفیر سیمرغ،آزادی مجسمه،در کشور شوراها،کارنامه سفر چین،پیروزی آیندهٔ دموکراسی،ملال پاریس و گلهای بدی (گزیدهای از شعر و نثر شارل بودلر، شاعر فرانسوی قرن نوردهم)،بهترین اشعار لانگ فلو،نتونیوس و کلئوپاترا،صفحهای از تاریخ ایران و یونان در بستر باستان،نوشتههای بی سرنوشت،یگانگی در چندگانگی،رهنگ و شبه فرهنگ،هشدار روزگار،کارنامهٔ چهل ساله،باغ سبز عشق
درگذشت
هفته اول اسفند ۱۳۹۹، شایعه شد که محمدعلی اسلامی ندوشن درگذشتهاست. صفحه اینستاگرام وی و خبرگزاریها به نقل از این صفحه آن را تکذیب کردند. چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹، چند خبرگزاری و کانال تلگرامی، دوباره شایعه درگذشت او را فراگیر منتشر کردند که بهدنبال آن خبرگزاری ایبنا در مصاحبه با اصغر دادبه، رئیس شورای نظارت بر آثار اسلامی ندوشن، آن را تکذیب کرد. همچنین، ایسنا در تماس با شیرین بیانی، همسرش، این شایعه را تکذیب کرد.مجدد در تاریخ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱مرگ اسلامی ندوشن بهسبب کهولت سن در ۹۷ سالگی در تورنتو، کانادا خبرساز شد.و این بار شیرین بیانی،اعلام کرد که پیکر او در کانادا به امانت به خاک سپرده میشود.سرانجام پیکر اسلامی ندوشن پس از ۱۸ ماه از درگذشتش ۲۸ آبان ۱۴۰۲ از کانادا به ایران انتقال یافت و مراسم تشییع او ۲۹ آبان از دانشکدهٔ ادبیات تا دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران، که سالها محل تدریسش بود، برگزار شد.[همچنین پیکر وی در ۳۰ آبان در شهر یزد و ندوشن که زادگاه وی بوده برگزار شد.و سرانجام پیکر وی در ٢ آذر ماه پس از برگزاری مراسمی در آرامگاه مشاهیر نیشابور به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
آنچه از من برجای مانده کتابهاست؛ امتیاز چاپ و تجدید چاپ آن را به نهاد آرامگاه فردوسی واگذار میکنم. عواید حاصل از آنها به عنوان حقالتالیف، صرف گلکاری و زیباسازی محوطه آرامگاه و جاده مشهد به توس خواهد شد. امیدوارم که این خواستها به خوبی اجرا شود.
از خانواده، همسر، دوستان و خوانندگانم خداحافظی میکنم. بر روی گور من علاوه بر اسم، تاریخ تولد، و مرگ، این بیت حافظ نوشته خواهد شد: اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن/ شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
نظرات
0