
اما اکنون با گذشت یک هفته، همچنان هیچ اثری از این مصاحبه منتشر نشده است؛ نه مشخص شده که این گفتگو در کدام رسانه چاپ یا پخش شد و نه محتوایی از آن در اختیار افکار عمومی قرار گرفت، این در حالی است که در عصر ارتباطات و شفافیت رسانهای، هر مصاحبهای که ارزش خبری داشته باشد، بلافاصله در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
این اتفاق نمونهای آشکار از جریانسازی رسانهای نامشروع است؛ جریانی که با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی به دنبال تولید نمایشی بدون پشتوانه واقعی است، در چنین روندی، به جای آنکه فعالیتهای مؤثر و نتایج ملموس به اطلاع مردم برسد، با انتشار تصاویر و اخبار ناقص یا نادرست، برای ساخت چهرهای موفق از یک مسئول تلاش میشود.
این نوع رفتار نه تنها بیاحترامی به شعور مخاطبان است، بلکه در بلندمدت به بیاعتمادی عمومی نسبت به مسئولان و رسانهها دامن میزند، واقعیت این است که در دوره مدرنیته و با وجود دسترسی آزاد به منابع خبری، دیگر نمیتوان تنها با ادعای بدون سند، افکار عمومی را مدیریت کرد، *امروز جامعه هوشیارتر از آن است که فریب حرکتهای نمادین و تبلیغاتی بدون نتیجه را بخورد.
افکار عمومی به خوبی میداند که معیار اعتبار یک نماینده، تعداد مصاحبهها و عکسهای یادگاری نیست؛ بلکه عملکرد واقعی، شفافیت، صداقت در اطلاعرسانی و پاسخگویی در برابر وعدههاست.
نظرات
0