گلچینی از فرهیختگان عرصه اطلاع رسانی بوده که در توسعه آگاهی عمومی ایفای نقش می نمایند
اخبار فوری
آخرین اخبار
من با سانسور مخالفم. به نظرم توهین به شعور جامعه است
گفتگوی دوستانه با سرکارخانم فرناز نخعی،رمان و فیلم نامه نویس.

خانم فرناز نخعی کیست؟ 

خیلی چیزها هستم، مادر دو دختر جوان، همسر، و بیشتر از هرچیزی یک زن. محموعه ای از احساسات زنانه همراه با تفکراتی که شاید این روزها در ذهن بسیاری از مردم کشورم هست... 
من یکی از همین مردمم، یک انسان عادی. همیشه سعی کردم امروزم بهتر از دیروز باشه، انسان بهتری باشم. همین و بس. 

 

از آثار ارزشمندتان بگویید؟ 
از موقعی که سواد داشتم مینوشتم و حتی قبلش هم داستان میساختم و بزرگترها برام مینوشتن. اولین رمانم اواخر دهه هفتاد چاپ شده، رمان طلوع سپیده. من به تشویق چند نفر از دوستان و نزدیکانم که همیشه نوشته هام رو میخوندن تصمیم گرفتم این رمان رو چاپ کنم و به انتشارات البرز مراجعه کردم و چند روز بعد جواب مثبت بررسیشون اعلام شد. 
همیشه موقعی دست به قلم... و البته الان به کیبرد! میبرم که واقعا حس نوشتن در وجودم غلیان کرده باشه. گاهی چند رمان رو پشت سر هم نوشتم و گاهی با فاصله. 
رمانهای بعدیم شب ستاره توسط نشر پرسمان چاپ شده و کتابهای اوج آسمان، آنسوی مرز عشق، بسامه، مثل دریا مثل موج، یک قطره زندگی، کجا داد میزنی، فلق و غروب همرنگند و سپیدارهای آشنا توسط نشر علی به چاپ رسیده. 
غیر از اینها پنج کتاب دیگه رو هم قرارداد دارم و در حال سپری کردن مقدمات چاپ هستن. 
اکثر آثار من رمان عامه پسنده که عشق بخشی از اون رو تشکیل میده ولی در کنارش همیشه مسایل اجتماعی، معماو راز بخشی از کتابهامه. 
کجا داد میزنی رمان عامه پسند نیست... صرفا بخاطر این نوشته شده که دوست داشتم چنین اثری هم بین کتابهام داشته باشم ولی علاقه شخصی خودم برای مطالعه همون آثار عامه پسنده، چیزهایی که مورد توجه و علاقه عامه مردمه و به این استقبال مردمی افتخار میکنم. 

 

خانم نخعی عزیز مهندسی چه ارتباطی بانویسندگی داره؟ 


هیچ! بسیاری از هنرمندان در رشته های مختلف درس خوندن ولی هنر چیزی سوای تحصیلاته. هرچند من بعد از نوشتن چند کتاب حس کردم دوست دارم غیر از استعداد و غریزه نوشتن، معلوماتی هم در این زمینه کسب کنم و حدود هشت سال در کلاسهای آزاد نویسندگی شرکت کردم. بعد هم متوجه شدم رشته فیلمنامه نویسی در دانشگاه وجود داره و با خوشحالی برای تحصیل واردش شدم. 
ناگفته نمونه که از تجربیات کاریم توی رمانهام زیاد استفاده کردم. به عنوان مثال رمان یکی از آن شش نفر که هنوز چاپ نشده شخصیتهای اصلیش شش نفر برنامه نویس هستن. 

 

ژانر مورد علاقه؟ 
جنایی، ماجرایی و معمایی. داستان آرام با ریتم یکنواخت حوصله منو سر میبره، چه برای خواندن و چه نوشتن. دوست دارم رمان پر از هیجان و تعلیق باشه. 

 

خودتان را بیشتر نویسنده یا فیلم نامه نویس می دانید؟ 
هر فیلمنامه نویسی در درجه اول باید یک داستان پرداز قوی باشه، پس من هم نویسندگی رو به فیلمنامه نویسی ارجح میدونم. 
موقعی که وارد تحصیل در این رشته شدم، چند سالی بود که به این کار علاقمند شده بودم و با چند نفر از دوستان فیلمنامه نویسم کارهایی هم انجام داده بودم. تحصیل آکادمیک در این رشته به من نشون داد که داستان و فیلمنامه از بسیاری جهات شبیه هستن، منجمله ساختار و فرم و محتوا. درعین‌حال تفاوتهایی هم دارن که مرتبط با مدیوم مورد نطره مثلا در رمان ما میتونیم حالات و افکار و احساسات شخصیت رو توصیف کنیم ولی در سینما باید اینها رو به تصویر بکشیم و کار سختتره ولی جذابتر و لذتبخشتر. 

 

شخصیت ماندگار داستانی که سال هاست شما را به چالش کشیده؟ 
از بین کتابهایی که در عمرم خوندم، اونهایی که روی ایجاد شخصیت من تاثیرگذار بوده چند تاست: 
- بابا لنگ دراز. من شاد بودن، استفاده از تمام فرصتها برای لدت بردن از زندگی و هدف داشتن رو از این کتاب یاد گرفتم. (جودی)
- سووشون: عشق به مردم یادگار این رمان برای منه. فرقی نداره انسانها کی هستن و چه شخصیت و جایگاه اجتماعی و افکاری دارن. من همه شونو به خاطر انسان بودن دوست دارم و حاضرم براشون هرکاری بکنم. یکی از دلایلی که نویسنده عامه پسند هستم همینه. (یوسف)
- جان شیفته: من از این کتاب یاد گرفتم که چقدر مهمه خودم باشم، در هر لحظه و هر زمان و مکان. (آنت) 
کتابهای زیاد دیگه ای هم بوده که خوندم و در هر مقطعی برام تاثیرگذار بوده. 
از بین کتابهای خودم عاشق شخصیتهای اصلی رمان سپیدارهای آشنا هستم، محمد و زرین... من با این شخصیتها زندگی میکنم. 

 

موضوعات و مضامین داستانی شما بیشتر در چه حوزه ای است؟ 
همینطور که در پاسخ سوالات قبلی گفتم، عشق بخش تفکیک ناپذیر رمانهای منه اما نه اینکه تمام رمان رو تشکیل بده. عشق تنیده شده در بیان مشکلات اجتماعی، رازورمزها و معماها، ماجرا و هیجان.

 

نظرتان به آفتی به نام سانسور چیست؟
واقعا چی میشه گفت؟ پاسخ این سوال بسیار مشخصه. من با سانسور مخالفم. به نظرم توهین به شعور جامعه است. انگار مردم یک مشت کودک نادان هستند و باید یکی مراقب باشه که چی میخونن و چی میبینن مبادا از راه راست منحرف بشن. 
در بیشتر کشورها آثاری مثل فیلم و کتاب محدوده سنی داره. همه چیز امکان چاپ و انتشارش هست ولی تعیین میکنن که مثلا این اثر مناسب سن بالای شونزده ساله و غیره. متاسفانه در جامعه ما همه کودک شمرده میشن... این بسیار تاسف آوره. 

 

زبان و حس مشترک بین اهل قلم از نظر خانم نخعی؟ 
تقریبا تمام نویسندگان از نوشتن لذت میبرن و جز این حسی رو نمیشناسم که برای همه مشترک باشه. زبان مشترکی هم نیست. هر نویسنده ای سبک روایی خودش رو داره که یا خودساخته ست یا برگرفته از آثار نویسندگان متاخر. 

 

اولین و آخرین کتابی که خواندید؟
اولین کتابی که خوندم رو به یاد ندارم. از موقعی که یادمه برام کتاب میخوندن و به محض اینکه یاد گرفتم بخونم خودم شروع به خوندن کردم. اما از کتابهای دوست داشتنی و تاثیرگذار زمان کودکیم، پی پی جوراب بلند، کارتنک شارلوت و مجموعه تن تن رو خیلی خوب به یاد دارم و هنوز هم از ورق زدن و خوندن بعضی قسمتهاش لذت میبرم. 
آخرین کتابی که خوندم کلارا و خورشید بود، همین چند روز قبل. اثری از یک نویسنده ژاپنی که اسمش رو فراموش کردم. رمان بسیار زیبا، لطیف و پر از احساسات انسانی بود و از خوندنش لذت بردم. این نویسنده برنده جایزه نوبل 2017 بوده و این کتاب رو بعد از نوبل نوشته. داستان از زبان یک ربات روایت شده. 

 

توصیه شما به دوستاران قلم؟
ما بسیار کم شده ایم و هر روز هم داریم کمتر میشیم. دوستان کتابخونم، سعی کنید دیگران رو همراه کنید. به بچه هاتون عشق به کتاب خوندن رو یاد بدید. کتابهاتون رو به دوستان و آشنایان امانت بدید حتی اگه برنگرده یا کثیف بشه و برگهاش تا بخوره. ارزش اینکه یک نفر کتابخون بشه خیلی بیشتر از سالم موندن یک کتابه. 
من هر سال کتابهایی رو که دیگه قرار نیست بخونم اهدا میکنم به کتابخانه های عمومی... لذت خالی شدن کتابخونه یعنی باز شدن فضایی برای ورود کتابهای بیشتر. امتحان کنید و لذت ببرید. 

 

به نظر شما چه چیزی یک اثر رو ارزشمند می کنه؟ 
خیلی فاکتورها در ارزشمند شدن یک اثر هنری دخیله. در مورد کتاب ممکنه محتوا، جنبه سرگرم کننده بودن، آموزش، ایجاد هیجان و احساسات، فرم نوشتاری و نثر خاص و بسیاری موارد دیگه دخیل باشه و کتابی رو باارزش و موندگار کنه. 

 

چرا بعضی ها نویسندگی رو شغل نمی دونن؟
پاسخ خیلی مشخصه، با درآمد نویسندگی نه تنها نمیشه زندگی کرد بلکه حتی پول توجیبی بک نفر رو هم به سختی ممکنه فراهم کنه. هر روز تیراژ کتابها کم و کمتر میشه و تجدید چاپها دیر به دیر... واقعا نویسندگی فقط عشقه، کاری که نوینسده بهش علاقه داره و اوقات فراغتش رو با اون پر میکنه. کاری که درآمدزا نیست طبیعتا شغل محسوب نمیشه. 

 

در ایران عادت کرده ایم تا هرکسی را که از حقوق برابر زن و مرد دفاع می کند فمینیست بنامیم.چطور می توان این واژه را از ادبیات ایرانی حذف کرد؟

چرا حذف کنیم؟ من هیچ ایرادی در این کلمه نمیبینم. سالها قبل موقعی که این کلمه برای اولین بار به کار رفت، در غرب معنی متفاوتی داشت، فمینیستها خواهان برتری زنان بودند و این خوب نیست، اما بعدها تعدیل صورت گرفت و موضوع برابری حقوق قانونی و اجتماعی زن و مرد مطرح شد. این نه تنها بد نیست، خیلی هم خوبه. اکه منظور اینه که چون کلمه فارسی نیست حذفش کنیم، به این هم اعتقادی ندارم. زبان پویاست و این از ویژگیهای تمام زبانهاست. همه از بقیه وام میگیرن و هر سال کلماتی جدید وارد زبانها میشه. همه میپذیرن چون زبان هدف اصلیش برقراری ارتباط بین مردم یک منطقه، شهر یا کشوره. پس وقتی کلمه ای بین مردم جا افتاده و معنیش رو درک میکنن نباید الزاما عوضش کنیم و چیزی بسازیم که فارسی محسوب بشه. همین الان ما کلماتی مثل پست و تلفن داریم که همراه با تکنولوژی وارد فارسی شدن و هیچکس نیست که معنی اونها رو نفهمه. پس چرا باید با بقیه کلمات دشمنی داشته باشیم؟ من که ندارم!

 

شناسه خبر : 10288
تاریخ : 1402/5/24 06:02:25
لینک خبر :  https://daryaaknar.ir/sl/7eOtsK
نویسنده خبر :
X

🔶نرگس جودکی
🔹کارشناسی حقوق
 🔹نویسنده
🔹کسب مقام دوم فراخوان توتم و
داستان برگزیده فراخوان نامه گشوده و در حال چاپ در مجموعه مشترک 
🔹برگزیده دوره اول جشنواره مانا وفراخوان ذکر خیر 
🔹برگزیده پنج مرحله فراخوان مجله موفقیت وکسب مقام اول وچاپ هر پنج داستانک در مجله موفقیت
🔹کسب مقام در جشنواره یوسف
🔹کسب مقام اول داستان انقلابی استان البرز
🔹کسب مقام دوم در جشنواره ملی ملک الموت
🔹کسب مقام دوم در جشنواره ملی تحریر خیال
🔹کسب مقام اول در جشنواره ملی ذهن زرین
🔹کسب مقام دوم در جشنواره دلنوشته ای به سردار استان البرز واستان مرکزی و رادیو جوان
🔹عضو انجمن ادبی وهیت مدیره عصر جدید هشتگرد
🔹عضو انجمن ادبی سیمرغ و انجمن ادبی البرز
🔹کسب مقام دوم روایت عاشورایی از نهاد کتابخانه ها
🔹کسب مقام در چند نقد داستان کوتاه ودو کتاب ستاره ها می میرند و شهید مسیحی

 
 
برچسب ها #دریاکنار #نویسنده #عامه پسند #جناحی #فیلم نامه نویس

نظرات

0
دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد. پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد. پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.