لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
حسین نصیری، کارشناس پرستاری ورودی۱۳۶۶
اگرممکن است پرستاری را در چند جمله کوتاه تعریف کنید؟
شغلی عملی، تکنیکی، مهارتی با رعایت اخلاق و مردم داری و اما ناشناخته برای مردم و مسئولین..دریک کلام پرستاری یعنی عشق.
چرا شغل پرستاری را انتخاب کرده اید ؟
هدف داشتن کاری در حیطه بهداشت و درمان بود.پزشکی نشد، پرستاری را ادامه دادم.
از خاطرات تلخ و شیرین خود در طول این سالها بگوئید؟
در طی این سال های دراز خاطرات تلخ و شیرین زیادی را چه در کارهای تیمی مثل احیای قلبی و تنفسی و چه شخصی مثل پانسمان و بخیه پشت سر گذاشته ام.گاها پیش آمده که با تمام تلاش ما بیماری احیا نشده و ما هم چون خانواده اش غمگین شده ایم. و اما خاطره شیرین، یکی از بیماران سال ها بعد مرا در مشهد دید و جلوی خانواده ام کلی از زحمات من تشکر و تقدیر کرد و باعث سربلندی من نزد بچه ها و خانواده ام شد.
ذهنیت عموم مردم در مورد پرستاری یک شغل توام با سختی است اگر ممکن است در خصوص مشکلات حرفه ی پرستاری توضیح بفرمائید؟
مادری که فرزند بیمارش را نمی تواند آرام کند و خودش هم احساس درد و ناتوانی می کند.وقتی در محیط بیمارستان با تزریق یک آمپول آرامش فرزندش را می بیند و می خواهد دست و پای شما را ببوسد یعنی او همدردی وسختی کار شما را در آن لحظه های بی تابی خودش و فرزندش درک کرده و قدر دان است.پرستاری یعنی شریک شدن در ناراحتی دیگران و یافتن راهی برای کاهش درد و الام هم نوع.بگذارید یک تجربه عینی را برایتان بگویم یادم هست چند سال پیش جای که خدمت می کردم. مدیری داشتیم که هیچ جوره بعد از کلی نامه نگاری و جلسه حاضر نبود شرایط محیط و وسایل درمانگاه از جمله آمبولانس را بهبود ببخشد. وقتی خودش برحسب اتفاق مصدوم شد، تازه متوجه سختی کار ما با امکانات کم شد و ما را درک کرد.
شما در شیفت های مختلف در کنار بیماران حضور داشته اید واین بسیار خسته کننده است، تا بحال این موضوع باعث عصبانیت شما شده؟
این سوال شما خاطره ای را به یادم آورد .کودک بیماری داشتیم که بسیار بی تابی می کرد.داروها هم یکی پس از دیگری اثری نداشتند.پدر و مادر بعد از چند روز خسته و عصبی شده بودند و مدام سر بچه فریاد می زدند، ساکت شو.اعتراض کردم و گفتم :«دعواش نکنید.ما تمام سعی مان را کردیم که بچه اذیت نشود.»پدر برگشت و گفت:«شما عادت کردید و کارتان است».
راستش از اینهمه توقع بی جا ناراحت شدم.اما خب عشق به هم نوع سختی کار را آسان می کند.
از دید عوام و آنچه امروزه در ذهن مردم عادی قرار دارد، پرستاری یک شغل مربوط بهزنان محسوب میشود. نسبت پرستاران زن به مرد در بسیاری از کشورهای جهان، رابطهای نامتعادل دارد و در کشور ایران، رابطه پرستاران تحصیلکرده مرد به زن، رابطه ۳ به ۷ و در برخی گزارشها حتی ۱ به ۷ اعلام شدهاست.به نظر شما این ذهنیت از کجا می آید؟
این دیدگاه قبل از جنگ تحمیلی منطقی بود.ولی در زمان جنگ و پساجنگ با جدا شدن بخش زنانه از مردانه محیط های درمانی نیاز به پرستار مرد در جبهه و جامعه احساس شد.یادم است آن موقع ها در مراسم خواستگاری ها هم گفته میشد که مرد و پرستاری؟!مرد که پرستار نمی شود؟
بسیاری از پرستاران مرد بعد از فارغ التحصیلی ترجیح میدهند در شركتهای بیمه و یا شركتهای تبلیغاتی دارو و محصولات بهداشتی مشغول شوند،به نظر شما علت چیست؟
من خودم هم مدتی در شرکت ایران خودرو کارکرده ام.از آنجایی که مردان نان آور خانه هستند.وقتی حقوق و مزایایی کاری کفاف شان را ندهد مجبورن در شغلی غیر از رشته تحصیلی یا حتی شغلی که مورد علاقه شان نیست مشغول کار شوند.
شما و همکاران محترمتان در دوران سخت کووید یا ایام مهم دیگر سال مانند یلدا و نوروز که مجبور به دوری از خانواده هستید چه حسی دارید و چه انگیزه ای باعث می شود،این مسیر سخت را ادامه بدهید؟
سختی آن دوران صد برابر آن که برای خودم باشد برای خانواده ام بود.وقتی بیماری به آنها منتقل شد خیلی اذیت شدن و سختی کشیدن.در ایام کوید و بعد از آن دخترم دچار نگرانی و استرس شده است.چه انگیزه ایی بالاتر و مهمتر از انسانیت.
نظرات
0