گفت و گوی صمیمانه با دکتر شریفی موسس بنیاد جهانی سبز منش
بیوگرافی و تحصیلات خود را برای خوانندگان بگویید؟
اینجانب بسمالله شریفی، متولد ۱۳۶۳(افغانستان)، اهل شعر، ادبیات، رسانه، اجتماع و همگرایی هستم
من رشته های تحصیلی چون فوق دیپلم (بکلوریا): اداره و مدیریت، لیسانس(کارشناسی): شرعیات از دانشگاه بلخ، ماستری(کارشناسی ارشد): حقوق بینالملل عمومی از دانشگاه پیام نور و دکتری(حقوق و سیاستشناسی) در شرف تکمیل هستم.
چه انگیزه ای شما را سمت شعرو ادبیات سوق داد؟
- شعر و ادبیات عشق من است؛ درد اجتماع، بی عدالتی، تعصب و محرومیت عده ای زیادی از مردم، مرا بسوی شعر رهنمون شد، یعنی ناخواسته شعر مرا بسوی خود کشاند تا صدای رسای مردمم باشم و احساسات و نا¬هنجاری ها را در قالب شعر بیان کنم. اگر شعر و ادبیات با دلچسپی های بی مانندش نبود، شاید حال بدتر میداشتم و روزگارم سرنگون میبود.
زبان فارسی را تا چه اندازه کامل می دانید؟ ایا براین باور هستید که این زبان غنی دچار تحول و تحریف شده است؟
- هر زبانی از لحاظ ساختاری، گویشی و نوشتاری مشکلات خود را میداشته باشد و گویشورانش با در نظرداشت ظرفیت میکوشند به مرور زمان مشکلاتش را رفع و ساختار آن را غنامند بسازند. زبان فارسی هم ازین قاعده مستثنی نیست، با این تفاوت که زبان فارسی در حال پویایی و بالندگی است و شخصیت های برومند و ادیب فارسی در صدد غنای بیشتر و گسترش آن در جغرافیای متعدد جهان میباشد.
زبان فارسی مراحل زیادی را تا رسیدن به من و شما پشت سر گذاشته است و نسبت به خیلی از زبان ها، دشمن و رقیب بیشتر دارد، یعنی دسیسه گران در طول تاریخ برای ضعف و نابودی این زبان و هویت مشترک کشورهای فارسی زبان، کمر بستند و تا حال با توطیه های گوناگون میکوشند از گسترش آن جلوگیری نمایند، اما؛ کورخوانده اند و این زبان جایگاه واقعی اش را در سطح جهان به زودی یافته است و یافتنی است.
از بین کشورهای همسایه به چه دلیل ایران را برای سکونت انتخاب کرده اید؟
- یگانگی، دینی – فرهنگی و شناخت من از دوستان و همباوران ایرانی دلیل آمدنم به ایران شده است.
مردم ایران را تا چه اندازه به زبان فارسی(پارسی)متعهد می دانید آیا هم زبانی دو کشور باعث همبستگی نیز می باشد؟
- با آنکه زبان فارسی زبان رسمی ایران است و امروز ایرانی ها در قبال زبان و ادبیات فارسی با توجه به موقعیت ژیوپولیتکی و اصالت پیشین شان رسالت بیشتر دارند، اما کمتر توجه صورت گرفته است. نیاز است سردمداران و کنشگران فرهنگی نه تنها، به ایران بلکه باید فراتر از ایران امروزی بیاندیشند و پاسدار ارزشهای مشترک فرهنگی در جغرافیای هویتی و تمدنی بزرگ فارسی زبانان باشند. همبستگی زبانی کشورها را باید یک ارزش بی بدیل بدانیم و از ارزشهای مشترک زبانی در کشورهای فارسی زبان برای تقویت همگرایی در سایر موارد باید استفاده بهینه نمود.
شما مؤسس و مدیر بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش هستید، پشت این بنیاد و موسسه چه هدف و انگیزه ای بوده است؟
- همگرایی فارسی زبانان جهان وتقویت روحیه ی همکاری میان آنها در حوزه های فرهنگ، شعر، ادبیات و هنر از اهداف بنیاد جهانی سبزمنش بوده؛ پاسداری، شناسانیدن و گسترش زبان و ادبیات فارسی/ دری/ تاجیکی (هر سه یک زبان) بهعنوان یکی از زبانهای کلاسیک، علمی، معتبر، عرفانی، غنی و پُرکاربرد جهان یکی از اهداف سبزمنش را به نمایش میگذارد.
انسجام روابط فرهنگی، ادبی، پژوهشی و هنری میان گویشوران، ادیبان، شاعران، پژوهشگران و هنرمندان پارسی زبان در سراسر جهان همچنان از اهداف اساسی بنیاد جهانی سبزمنش میباشد.
از فعالیت های این سایت بگویید و آیا تنها برای فارسی زبانان جهان است یا خیر؟
- سایت سبزمنش= www.sabzmanesh.net در کنار سایر بخش های بنیاد جهانی سبزمنش همچنان در خدمت فارسی زبان جهان قرار دارد و بر اساس روحیه ی همگرایی و تقویت رابطه تفاهم و همدلی فارسی زبانان با سایر زبانان، ما تلاش داریم، مطالبی را از سایر زبان ها نیز نشر نماییم. شاهد این همگرایی ما نشر شعر به زبان پشتو، کردی و همچنان خط سریلیک در سایت سبزمنش میباشد.
چشم انداز این سایت جهانی را چگونه می دانید و از برنامه های در دست اقدامتان بگویید؟
- فعالیت های ما به همه روشن است و ما بدور از علایق و روابط سیاسی کشورها، اقدام به ساختن این خانه بزرگ نمودیم و شخصیت های نیک نام و محترمی را در کنار سبزمنش داریم که هر کدام شان با کوله باری از تجارب علمی- پژوهشی، دوستدار و همکار عمیق و صادق سبزمنش هستند.
تدوین دایره المعارف شاعران فارسی زبان جهان، برگزاری جشنواره جهانی شعر سبزمنش، چاپ کتاب از بخش واحد نشراتی سبزمنش و فعال بودن همیشگی سایت سبزمنش از برنامه های در حال اجرا و انجام سبزمنش است و ما نتیجه کار خودمان را با وصف کمبود و ضعف مسایل مالی، مؤثر و مفید میدانیم.
خود شما هم صاحب قلم هستید، از آثار خود بگویید در چه سبک و سیاقی قلم فرسایی می کنید؟
- بلی! گاهی در حوزه های مختلف قلم میزنم و شعر میبافم. نتیجه قلم زنی هایم چاپ و نشر 21 عنوان کتاب است که الحمدلله منتشر شده است و تعدادی هم در حال نشر اند.
آیا از سایت بنیاد جهانی سخن گستران در کشور ایران و بین ادبا و شاعران استقبال شده است؟
- استقبال شاعران و ادیبان ایران و سایر کشورها از بنیاد جهانی سبزمنش، الحمدلله فوق العاده و باوری نکردنی است، با آمدنم به ایران حس مسوولیتم در قبال ارزش های مشترک فرهنگی بیشتر شده است، یعنی لازم میدانم از تمام همکاران و همراهانم که در ایران باعث تقویت سبزمنش شدند و صادقانه برای پرواز بیشتر سبزمنش تلاش مینمایند، کمال شکران و سپاسگزاری را داشته باشم و برای هر یک شان بهروزی و سربلندی بیشتر استدعا نمایم.
نقاط قوت شعر هموطنان شما بسیار زیاد است، در انتخاب قافیه و ردیف بسیار متبحرانه و زیبا قلم می زنند. دلیل این تبحر را چه چیزی می دانید؟
- افغانستان امروزی زادگاه شخصیت های بزرگ فرهنگی و ادبی است، یعنی حضورمعنوی و پرمیمنت هریک شان بالای شاعران جوان ما قطعا تاثیر دارد و ما شعر را بخشی بزرگی از زندگی مان میدانیم. درد و سوز مردم افغانستان نسبت به سایر کشورها بیشتر است و شاعران ما علی رغم بی مهری زمامداران؛ خودشان به عنوان قافله سالاران هویتی، تمدنی و فرهنگی در بخش های ارزشی مایه میگذارند و نمیگذارند این ارزش اصیل و ماندگار(شعر) از قافله جهانی عقب افتد.
حرف اخر:
شعر، مانند زبان فارسی هویت ماست!
پاسداری از از ارزشهای، دینی، هویتی و فرهنگی و جیبه ماست!
تلاش برای تقویت همگرایی میان تمام گویشوران زبان فارسی در سراسر جهان رسالت ماست!
حمایت معنوی و مشارکت در اجرای طرحهای پژوهشی، فرهنگی و هنری میان فارسی زبانان جهان وظیفه ماست!
تفهیم همگرایی و از بین بردن تعصبات بیجای زبانی و فرهنگی با گویشوران سایر زبانها از تعهدات ماست!
نمونه های شعر:
اهل نیرنگ
صاف و ساد ه، تند و تیزیم اهل نیرنگی نهایم
چاپلوس و شب پرست و کیفِ هر بنگی نهایم
اهل عرفان و سجود و خرقهایم ای دوست ما
اهل شعریم و شـــرافت لات و الدنگی نهایم
جهد و اخـلاص و عمل، گشته رفیق ناز ما
صلح می¬جوییم، اما؛ مثل خرچـنگی نهایم
با کتاب و با قلم، رسمِ شهادت سهم ماست
انزوا ما را نزیـــبد، ما که شبــرنگی نهایم
همسفر با «بلخی»ایم و هم¬نوا با «پیرطوس»
محو«خیَام»ایم و لنگِ شعـرِ بیرنگی نهایم
از بخـارا تا به شیــراز از بدخـشان تا هِری
اهـل علم و دانشیـم و جمعِ بیننگی نهایم
تکراری¬
به جـــانم دردِ نـــــامردیِ این پاییـــز تکراری¬ست
بمن این شعر و شور و شـــربت و تجویز تکراری¬ست
تـــو آن رویـــایِ بــی¬رنگی، سراسر در ضمیــر من
حـضـورت در حــریمم مثل یک چنگیز تکراری¬ست
نـــشد بـــاری بیـــاسایم ازین درد حــــــزین تو
ز بس زخمم زدی این وصل و این پرهیز تکراری¬ست
نگـــاهت تار و پــــودم را زده¬ست آتش چه بی¬پروا
ولی باور نخواهم کرد، کــیـن خونریز تــکراری¬ست
نمـــــی¬خـــواهم که برگردم شـدم همگام تنهایی
خـــــیالم را به خود بستم ولی این نیز تکراری¬ست
نظرات
0