اما به نظر می رسد با اوضاع جوی به وجود آمده در اقتصاد مملکت این تابلوخوانی را باید از بورس به سایر مشاغل و اصناف هم تعمیم داد. یعنی علاوه بر اینکه مردم باید با اصول و فنون نوین اقتصاد، ضرورت صرفه جویی، آشنایی با مضرات روغن و ماکارونی و ... آشنا شوند، ضرورت دارد با تابلوها و بیلبوردهای اقتصادی جدید هم آشنا شوند تا بتوانند در مواقع حساس سریع و منطقی تصمیم بگیرند!
در جریان هستید که این هفته یک بیلبورد در یزد نصب کردند از اینجا تا آن طرف خیابان که ایها الناس مرغ قسطی رسید آن هم بدون کارمزد با چک بانکی دو ماهه! بعد هم مسئولان فقط نحوه نصب و زمان انتشار آن را بی سلیقگی عنوان کردند و تولید محتوی آن را عین صواب دانستند!
اصل مطلب به روایت جراید : احمد شبانی مسئول نظارت و تایید محتوای تبلیغاتی اداره کل ارشاد یزد هم در این خصوص به خبرنگار فارس اظهار کرد: محتوای این بیلبورد به لحاظ قانونی مشکلی نداشته است. وی افزود: مراحل تایید محتوا قبل از گرانی مرغ و شرایط کنونی عرضه این محصول انجام، ولی متأسفانه در نحوه نصب و زمان انتشار آن بی سلیقگی شده است.
بنابراین باید در آینده منتظر تابلوهایی از این دست باشیم منتهی بدون کج سلیقگی در نحوه نصب و زمان انتشار ... مثلاً اگر در یک فروشگاه روغن سرخ کردنی در قفسه به چشم تان خورد که روی قوطی قیمت خورده بود 13000 تومان ولی برایتان فاکتور شد 63000 تومان زیاد تعجب نکنید و به صندوقدار گیر ندهید که اشتباه کرده است. به تابلوی روی قفسه نگاه کنید که بنده خدا بر اساس طبق ابلاغیه وزارت صمت، مطابق تصمیمات ستاد تنظیمبازار مجبور است محصولاتش را با قیمت جدید عرضه کند حتی اگر قبل از 22 اردیبهشت تولید شده باشد! در واقع صاحب فروشگاه چند قوطی روغن( شما بخوانید چند هزار قوطی) برای مصارف شخصی منزل، در انبار کنار گذاشته بود ولی با افزایش تقاضای روغن، به خاطر رفاه حال مردم ( نه به خاطر بخشنامه وزارت صمت) آنها را به قیمت جدید حراج کرده است. در ضمن خدای ناکرده شائبه احتکار و گران فروشی و ... در ذهن تان خطور نکند ... این وصله ها به بازاریان نمی چسبد...
فقط این لابلا ما نفهمیدیم منظور خدا بیامرز مولوی از ترک دنیا و پیش آمدن دنیا در بیت « ترک دنیا هر که کرد از زهد خویش /بیش آید پیش او دنیا و بیش» چه بود؟! فعلاً که هر کس اجناسش را در انبار قایم کرده بود با بخشنامه وزارت صمت دنیا به پیشش آمده است! رویا هایتان نقره فام ...
به قلم: وحید حاج سعیدی
(روزنامه نگار و طنز پرداز )
نظرات
0