گپ و گفت نخبگانی با دکتر فردین احمدی مدیر انتشارات بین المللی حوزه مشق
چه زمانی یک نخبه احساس یاس و بی انگیزگی می کند که احیانا بفکر مهاجرت می افتد
شما چه راهکاری به مسئولانی که دلسوز واقعی کشور هستند دارید:
حقیقت امر این است "تمام نخبگان نميتوانند مدير باشند ولی تمام مديران باید نخبه باشند."
یاس و ناامیدی و بی انگیزگی و فرسایش فكري علمي نخبگان، زماني ايجاد مي شود كه درگير كارهاي اجرايی ساده پيش پا افتاده شوند چيزي كه در حال حاضر اتفاق مي افتد همين است.
مسئولان با این کار صرفا انگیزه نخبگان را کاهش می دهند که این برخلاف فرمایش ارزشمند رهبر معظم انقلاب اسلامی که نخبگان در كشور باید احساس مفيد بودن کنند، است.
در این صورت است که این احساس مفيد نه تنها محقق نمی گردد بلکه به یاس و نامیدی آنها می افزاید.
اشتغال نخبگان در مشاغل علمی، اجرايی يا مديريتي كشور، يكي از مهمترين موضوعات حال حاضر اين قشر در كشور است.
چرا که اكثريت معضلات و مشكلات، برگرفته از اين موضوع است.
بسیاری از نخبگان كشور يا شغل مناسبی برای گذران زندگی و تأمين نيازهای ابتداعي خود ندارند يا اگر در جایی هم مشغول به كار هستند در زمينه هاي غیر مرتبط با نیازهای اولویت دار جامعه بوده و یا مشغول به فعالیت های اجرایی و اداری ساده که انجام آن از عهده هرکسی بر می آید و تاثیر چندانی بر روند روبه رشد کشور ندارد، می باشد.
در زمینه های علمی، موضوع جذب ها در هيات های علمی دانشگاه ها مطرح است كه متاسفانه چندان به عنصر نخبگی آنها در اين زمينه توجه نمی شود يا در مشاغل اداري كه معمولا مديران و مسئولان اعتماد لازم را به افكار نوظهور اين افراد نداشته و طرح ها و ايده های آنها را در امور اجرايي بکار نمی بندند لذا يكي از مهمترين موضوعات در رابطه با مشارکت نخبگان در جهت پيشرفت كشور جلوگيري از مهاجرت ها به خارج از كشور، به كارگيري موثر ها آنها در اين مسير است، چراكه پيشرفت كشور به تاثير گذار بودن افكار و ايده هاي نخبگان وابسته است همانطور كه رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: موتور
پيشرفت كشور در دست نخبگان است.
نميتوانيم لزوم داشتن شغل مناسب براي نخبگان را انكار كنيم مگر تمامی امكانات رفاهی و نيازهای زندگی را برای آنها فراهم كنيم كه اين امر ميسر نيست.
اشتغال به كارهاي اجرايی ساده كه در توان
هر فردی هست نياز يه نخبگي ندارد زمينه ی ايجاد ياس در نخبگان را فراهم مي سازد كه مقام معظم رهبري هم به طور جدی به موضوع ياس در آخرين ديدار با نخبگان پرداختند و اثرات تخريب كننده و زيان بار آن را برشمرده اند.
منتها اشتغال به مشاغل موثر سرنوشت ساز علاوه بر ايجاد درآمدهای مكفي براي آنها اين فرصت را فراهم می سازد كه تفکرات و
ايدههای خود را در عمل بسازند و پياده نمايند كه اين موضوع نتيجه موفقیت را برای كشور و خود نخبگان خواهد داشت.
اگر نخبگان را در مشاغل مرتبط يا تخصص هايشان بكار گيريم، نه تنها فرسايشی در پیش نخواهد بود بلکه تفكرات و ايده هاي آن ها در مسير اقدام عمل هدايت خواهد شد يا به عبارت ديگر جنبه ی كاربردی بودن پژوهش های آنها را
به شدت افزايش مي يابد.
همچنين روبرو شدن با نيازهای واقعي كشور و داشتن آمار و اطلاعات عملياتی، آنها را از
تفكرات دور از واقع يا غير مفيد دور مي سازد.
به طور كلی تركيبی از عناصری همچون انگيزه، امكانات رفاهی، تخصص،پژوهش، كاربرد، اجرا و مديريت، بهترين فرمول برای نخبگان برتر كشور است.
ضمنا نبوغ نخبگان محدود به رشته های
تحصيلی و تخصصشان نيست بلكه اين نبوغ در تمامي زمينه ها قابل اعمال است چراكه مغز متفكر نخبگی محدود و بسته نيست قابل تسری به تمام موضوعات است. در واقع تحصيلات و پژوهش، اين مغز متفكر را پرورش مي دهد.
تا در مقابل بسياري از موضوعات و چالش ها به فعاليت ذهنی و استنتاج بپردازد مشكل را حل كند.
اشتغال نخبگان جوان( البته نباید نخبگان را با پخمگان و جوان گرایی را با بچه بازی خلط کرد) در پست های كلان، خللی به مغز متفكرها وارد نشده بلکه قدرت استنتاج و تحلیل آنها در کنار کسب تجارب ارزشمند برای ادامه راه تقویت می گردد و در نهایت با گذر زمان نخبگانی تربیت می شوند که تبدیل به یک اسطوره برای ملت شده و حسرت از دست دادن آنها تا ابد برای ایران باقی خواهد ماند.
به نظر شما بهترین پیشنهادی که به مسئولان میتوانید ارائه بدهید تا از این طریق نخبگانی که از کشور مهاجرت کرده اند ترغیب برای بازگشت به کشور شوند چه می تواند باشد:
تقریبا از هر ۱۰ بزرگسال متولد شده دارای تحصیلات عالی در کشورهای در حال توسعه یک نفر در کشورهای توسعه یافته مشغول کار و زندگی است.
مثلا در زیمباوه سه چهارم تمام پزشکان طی چند سال بعد از اتمام دانشکده پزشکی مهاجرت می کنند.
عزیمت چنین متخصصان بهداشتی بر ظرفیت خدمات پزشکی و اجتماعی برای پاسخگویی به نیازهای اساسی بهداشتی و اجتماعی در این کشور فرستنده تأثیر منفی گذاشته است.
از طرفی فرارمغزها ممکن است همیشه
مشکل ساز نباشد، با این وجود ممکن است یک مشکل بزرگ در برخی از بخش ها در کشورهای در حال توسعه مانند ایران ایجاد نماید.
تجربه نشان داده نرخ بازگشت مهاجران نخبه نسبتاً پایین است و بطور مثال
91 درصد چینی ها و 87 درصد هندی ها در ایالات متحده باقی مانده اند و این معناست که مسئولان نباید دست روی دست بگذارند.
با طرح هایی از قبیل صندوق های سرمایه گذاری می تواند برای حمایت از فعالیتهای کارآفرینی مهاجران نخبه بازگشتی، ایجاد شود.
صندوق سرمایه گذاری بهتر است توسط مهاجران بازگشتی اداره شود چرا که می تواند ایجاد
شبکه اجتماعی و تجاری را تسهیل کند.
به نخبگان بازگشتی وام یارانه ای برای شروع کارآفرینی ارائه شود.
برای جلوگیری از سوءاستفاده نیاز به مقررات مناسب دارد. به گونه ای طراحی شده باشد که هم فرد مهاجر و هم کشور مبدا بهره مند شوند.
مثلا در اکوادور، بانک های دریافت کننده حواله تلاش خاصی را برای طراحی بسته های مناسب برای مهاجران انجام می دهند، از جمله
برنامه بازگشت "خانواده من، کشور من، خانه من" که توسط بانک اجرا می شود، و وامی را برای مهاجران که از اسپانیا بازمی گردند ارائه می دهد تا کسب و کار کوچک راه اندازی کنند و خانه و زندگی تشکیل دهند.
نظرات
0