1. لطفا خودتون را معرفی بفرمایید؟
الهه منوچهری هستم. متولد پاییز ۱۳۶۰، دانشجوی ارشد مترجمی عربی ترم آخر؛ دانشگاه روزانه کاشان. حسابدار شرکت. حدود ۸ سال هست به صورت حرفه ای می نویسم. به سنتور علاقه مندم و در اوقات فراغت می نوازم. پدرم مسئول کتابخانه عمومی بودند و من از دوران نوجوانی مطالعه می کردم. متاهلم و صاحب دو فرزند به نام های آرمین و آرمیتا می باشم. مهمترین دارایی زندگی ام خانواده ام و مادرم است.
2.لطفا آثار و ژانر مورد علاقه خودتان را بفرمایید؟
چند داستان کوتاه دارم که در مجموعه مشترک به چاپ رسیده. سال ۱۳۹۷ داستان کوتاه "سانسور" رتبه اول مسابقه روز قلم در روزنامه به چاپ رسیده و در مجموعه داستان کوتاه "کارد فیروزه ای" به چاپ رسید.
داستان پیرمرد رتبه سوم مسابقه مجازی کرونا در مجموعه داستان "کرونا از دریچه هنر" که داستانهای برگزیده نویسندگان بود، به چاپ رسید. داستان ماسک هم در مجموعه داستان کوتاه نویسندگان در کتاب "سگ خانواده وانگ" به چاپ رسیده است. داستان کوتاه "راز پل سی و دوم" برگزیده کنگره شعر و داستان البرز من" در آبان ۱۴۰۱ شد. داستان کوتاه " فیگور" اول بهمن ان شاءالله در مجله الکترونیکی "چوک" به چاپ می رسد.
کتاب اولم بعد از تلاشهای مکرر، مجموعه داستان کوتاهی است با عنوان "میخواهم یک زن معمولی باشم." که به همت انتشارات ناران به چاپ رسیده است و به تازگی وارد بازار نشر شده است.
در مورد سوال دوم باید عرض کنم داستانهای سوررئال و رئالیسم جادویی و سیال ذهن را بیشتر می پسندم و ناخواسته داستان هایی که می نویسم در سبک مدرن و پست مدرن می باشد.
3. خانم ویرجینیا وولف معتقد بود یک زن برای نوشتن باید استقلال مالی و یک اتاق از آن خود داشته باشد، چقدر با ایشون موافق هستید؟
کاملا موافقم. استقلال مالی در هر مسأله ای حائز اهمیت است. بالاخص برای نویسندگان تازه کار لازم می باشد و من خودم به شخصه برای رسیدن به این مهم تلاش می کنم. از طرف دیگر آثار خلق شده حرفه ای و ناب در تنهایی و خلوت اتفاق می افتد پس مکان مناسب برای نوشتن ضروری است.
4.نظر خودتان را در مورد این عقیده که کتاب ها بهترین معلمان هستن می فرمایید؟
موافقم. مطالعه و بعد از آن نوشتن تنها مسیر برای موفقیت در حیطه نویسندگی می باشد. با مطالعه بیشتر مطالب بیشتری می توان آموخت اما این به این معنا نیست که از کلاسها و کارگاه های آموزشی نویسندگان بزرگ بی بهره بمانیم چون شرکت در دوره های نویسندگی هم تکمیل کننده مطالعات ما می باشد و می تواند مثمرثمر واقع شود.
5.به نظر شما چه چیزی باعث میشه کتاب اولی و کتاب های نو قلم ها محجور وگم نام بمانند؟
مهمترین دلیلی که در اینجا مطرح می شود این است که متأسفانه مردم ما اهل مطالعه نیستند، اما در کمال تعجب می بینیم که نویسندگان و اهالی حیطه هنری هم به سراغ کتاب اولی ها نمی روند؛ علت آن این است که آنها به داستانهای نویسندگان تازه کار اعتماد کافی ندارند که البته نباید این گونه باشد، اما نویسندگان تازه کار نباید ناامید بشوند چون بالاخره همه از همان ابتدا حرفه ای نبوده اند.
6. با توجه به سرگرمی های الکترونیکی، چطور می توانیم نسل جدید را به کتاب خواندن علاقمند کنیم ؟
تا زمانی که پدر و مادر کتاب دستشان نباشد و مطالعه نکنند، بچه ها یاد نمی گیرند مطالعه کردن چقدر اهمیت دارد. من دختر ده ساله ای دارم که مطالعه می کند و به چشم می بینم که مهمترین دلیل آن این است که می بیند من مطالعه می کنم و الگوبرداری می کند؛ بدون اینکه از او بخواهم مطالعه کند.
7. به نظر شما چه عاملی باعث قرار نگرفتن کتاب در سبد فرهنگی خانواده ایرانی است؟
یکی از مهمترین دلایل آن اولویت خانواده های ایرانی و بعد از آن مسائل و مشکلات اقتصادی جامعه می باشد. در آن صورت است که وقتی یک خانواده ایرانی در نیازهای اصلی خود مثل خوراک، پوشاک، مسکن مانده است ترجیح می دهد کتاب نخرد و به دنبال مايحتاج اصلی خود برود.
8.در میان نویسندگان گذشته و معاصر با کدامشان بیشتر ارتباط برقرار می کنید؟
از نویسندگان ایرانی آثار صادق هدایت و بعد از آن زبان محمود دولت آبادی را می پسندم. در میان نویسندگان خارجی آثار کافکا و هاروکی موراکامی را بیشتر می پسندم.
9.سخن آخر؟
تشکر از لطف شما و دست اندرکاران دریا کنار و گروه ادبی بر بال سیمرغ ،به امید موفقیت همه نویسندگان نوقلم و پرتلاش و به امید اینکه روزی بیاید که مردم ما به ارزش واقعی کتاب پی ببرند و در اتوبوس ها و متروها به جای موبایل در دست مردممان کتاب ببینیم.
سپاسگزارم که بنده حقیر را قابل دانستید و افتخار شرکت در مصاحبه را به بنده دادید.
نظرات
0